کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
فیلیفوس پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
فیلیفوس
لغتنامه دهخدا
فیلیفوس . (اِخ ) نام پدر اسکندر. (یادداشت مؤلف ) : مرا گویند بطلمیوس ثانی مرا دانند فیلیفوس دانا. خاقانی .رجوع به فیلیپ شود.
-
فیلیفوس
لغتنامه دهخدا
فیلیفوس . (اِخ ) نام یکی از حواریان عیسی . (یادداشت مؤلف ). رجوع به فیلیپ و فیلپس شود.
-
جستوجو در متن
-
حواریون
لغتنامه دهخدا
حواریون . [ ح َری یو ] (اِخ ) ج ِ حواری . (ترجمان عادل بن علی ). یاران مسیح . (منتهی الارب ) (از اقرب الموارد). ابوالفرج بن الجوزی در المدهش نام حواریون عیسی را بشرح زیر آورده است : 1- شمعون الصفا. 2- شمعون القنانی . 3- یعقوب بن زندی . 4- یعقوب بن حل...
-
والا
لغتنامه دهخدا
والا. (ص ) بلند. (لغت فرس اسدی ) (حاشیه ٔ معین بر برهان قاطع) (صحاح الفرس ) (از انجمن آرا) (آنندراج ) (از بهار عجم ) (فرهنگ نظام ) (ناظم الاطباء). مرتفع. (حاشیه ٔ برهان قاطع). بالا. (انجمن آرا) (آنندراج ).رفیع. (ناظم الاطباء). افراشته . بارفعت : چو ه...