کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
فیلم پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
فیلم
لغتنامه دهخدا
فیلم . (فرانسوی ، اِ) ماده ای است که از نیترات دُ سلولز (قابل اشتعال ) یا استات دُ سلولز (غیرقابل اشتعال ) ساخته شده و برای گرفتن تصاویر سینمایی به کار میرود. عرض آن 35 میلی متر است . در حواشی فیلم پهلوی سوراخهای اعداد نشانه گذاشته شده که در فاصله ٔ ...
-
فیلم
لغتنامه دهخدا
فیلم . [ ف َ ل َ ] (ع ص ) مرد بزرگ تن و بددل . || مرد بسیارموی سر. || بزرگ و کلان ازهر چیزی . || چاه فراخ . || (اِ)پوست پاره که زیر دستار خوان طعام اندازند. || لشکر بسیار. (منتهی الارب ). رجوع به فیلق شود.
-
واژههای مشابه
-
فیلم بردار
لغتنامه دهخدا
فیلم بردار. [ ب َ ] (نف مرکب ) فیلم بردارنده . کسی که فیلم سینمائی برمیدارد. (فرهنگ فارسی معین ).
-
فیلم برداری
لغتنامه دهخدا
فیلم برداری . [ ب َ ] (حامص مرکب ) عمل و شغل فیلم بردار. (فرهنگ فارسی معین ). کار تهیه ٔ فیلم سینمائی یا خبری .- شرکت (کمپانی ) فیلمبرداری ؛ شرکتی که سرمایه ٔ آن صرف تهیه ٔ فیلم گردد. (فرهنگ فارسی معین ).
-
جستوجو در متن
-
خفن
لغتنامه دهخدا
مایه هیبت یا حرمت , پر از ترس و بیم , حاکی از ترس , ناشی از بیم , وحشت آور , ترس آورگهگاه در معنای بسیار خوب هم بکار برده می شود. برای مثال فیلم خفنی بود به این معنا که فیلم بسیار خوبی بود.
-
دوبلاژ
لغتنامه دهخدا
دوبلاژ. (فرانسوی ، اِ) برگرداندن مکالمه ٔ فیلم از زبانی به زبانی دیگر. (فرهنگ فارسی معین ). رجوع به دوبله و دوبله کردن شود.
-
میکروفیلم
لغتنامه دهخدا
میکروفیلم . [ رُ ] (فرانسوی ، اِ) فیلم به قطع کوچک که برای برداشتن عکس از سندی یا رساله و کتابی به کار رود و سپس به هر اندازه که خواهند بزرگ کنند.
-
دوبله کردن
لغتنامه دهخدا
دوبله کردن . [ ل ِ ک َ دَ ] (مص مرکب ) (از دوبله ٔ فرانسوی + کردن ، مصدر فارسی ) در اصطلاح سینما برگرداندن مکالمه ٔ فیلم است از زبانی به زبان دیگر. (از فرهنگ فارسی معین ). در اصطلاح ضبط کردن مکالمات روی نوار فیلم است به زبانی غیر از زبان اصلی با شرط ...
-
ویستاویزیون
لغتنامه دهخدا
ویستاویزیون . [ یُن ْ ] (فرانسوی ، اِ) شیوه ای است جدید در صنعت فیلمبرداری که در آن فیلم برعکس فیلم های معمولی به شکل افقی از مقابل دریچه ٔ نورافکن می گذرد و به طور مستطیل روی پرده منعکس می گردد. پرده ٔ آن مانند پرده ٔ سینمااسکوپ انحنا ندارد ولی ناظر...
-
روس فیل
لغتنامه دهخدا
روس فیل . (ص مرکب ) در اصطلاح سیاسی کسی را گویند که طرفدار نفوذ روسها باشد. (از فرهنگ فارسی معین ). رسوفیل در تداول عامه :منکه آقای نظام الملکم قلزم بیطرفی را فلکم نه رسوفیلم و نه انگلوفیل چس فیلم چس فیلم چس فیل .
-
تاریکخانه
لغتنامه دهخدا
تاریکخانه . [ ن َ / ن ِ ] (اِ مرکب ) اطاق مخصوصی که عکاس با چراغ کم نور فیلم و شیشه را می شوید. (فرهنگ نظام ). اطاق تاریک برای ظاهر کردن عکس .
-
هارشانی
لغتنامه دهخدا
هارشانی . (اِخ ) تیبور (متولد 1898 م .). هارشانی از آهنگسازان مجارستانی است که در پاریس اقامت دارد و او دو سوئیت برای ارکستر، قطعات موسیقی مجلسی وپیانو، و اپرای «لاس پانتیس » و سوئیت «شادی زندگی » را برای فیلم ساخته است .
-
رتوش
لغتنامه دهخدا
رتوش . [ رُ ] (فرانسوی ، اِ) اصلاح . دستکاری . در اصطلاح عکاسی ، دستکاری عکس روی فیلم یا شیشه پس از ظهور آن بوسیله رنگ و مداد مخصوص ، جهت زیبا کردن حالت و قیافه ٔ تصویر. (از فرهنگ فارسی معین ).- رتوش کردن ؛ دستکاری کردن از عکس .