کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
فَند و ترفند پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
واژههای مشابه
-
فند
لغتنامه دهخدا
فند. [ ف ِ ] (ع اِ) کوه بزرگ . || شاخ درخت . (منتهی الارب ) (اقرب الموارد). || گونه ، که اخص از جنس است . (منتهی الارب ). نوع . (اقرب الموارد). || قوم فراهم آمده . || زمین باران نارسیده . || پاره ای از کوه به درازا. (منتهی الارب ) (اقرب الموارد). ج ،...
-
گروت فند
لغتنامه دهخدا
گروت فند. [ گ ِ رُ ت ِ ف َ ] (اِخ ) از جمله ٔ دانشمندانی است که دو کتیبه ای را که «نی بور» نقاشی کرده بود موردمداقه قرار داده است . (تاریخ ایران باستان ص 44).
-
جستوجو در متن
-
پند
لغتنامه دهخدا
پند. [ پ َ ] (اِ) آن است که به عربی نصیحت گویند. (برهان قاطع). اندرز. نُصح . وعظ. موعظت . موعظه . عبرت . (مهذب الاسماء). نُخیلة. وَصاة. ذِکری . ذکر. تذکیر. (منتهی الارب ). صلاح گوئی . تذکره : مرا به روی تو سوگند و صعب سوگندی که روی از تو نپیچم نه بشن...
-
دروغ
لغتنامه دهخدا
دروغ . [ دُ ] (اِ) سخن ناراست . قول ناحق . خلاف حقیقت . مقابل راست . مقابل صدق . کذب . (غیاث ). صاحب آنندراج گوید: مقابل راست چون گریه ٔ دروغ ، اشک دروغ ،آه دروغ ، وعده ٔ دروغ ، صبح دروغ ، و زشت و مصلحت آمیز از صفات اوست ، و با لفظ گفتن و بستن و پردا...