کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
فوضوضاء پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
فوضوضاء
لغتنامه دهخدا
فوضوضاء. [ ف َ ] (ع ص ) قومی که مختلطاند و هر یک در آنچه ازآن ِ دیگری است مداخله کند. (اقرب الموارد). امر فوضوضاء؛ کار مشترک میان آنها، یا کار که آن قوم مختلف باشند و یکی به حق دیگری تصرف کند. (منتهی الارب ).
-
جستوجو در متن
-
فوضوضی
لغتنامه دهخدا
فوضوضی . [ ف َ ضو ضا ] (ع ص ) فوضوضاء. (اقرب الموارد). رجوع به فوضوضاء شود.
-
فیضوضی
لغتنامه دهخدا
فیضوضی . [ ف َ ضو ضا ] (ع ص ) فیضوضاء. فوضوضاء. رجوع به این دو کلمه شود.
-
فیضیضاء
لغتنامه دهخدا
فیضیضاء. [ ف َ ] (ع ص ) رجوع به فوضوضاء. فیضوضة و فیضوضی شود.
-
فیضیضی
لغتنامه دهخدا
فیضیضی . [ ف َ ضی ضا ] (ع ص ) رجوع به فوضوضاء و فیضوضی شود.
-
فیضوضاء
لغتنامه دهخدا
فیضوضاء. [ ف َ ] (ع ص ) کار مشترک میان قوم ، یا کار که در آن قوم مختلف باشند و یکی به حق دیگری تصرف کند. (منتهی الارب ): امرهم فیضوضاء بینهم ؛ یعنی مختلف اند در آن و تصرف میکند هر واحد چیزی که مر دیگری راست . (منتهی الارب ). رجوع به فوضوضاء شود.