کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
فهره پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
فهره
لغتنامه دهخدا
فهره . [ ف َ رَ ] (اِخ ) شهر معروفی است از نواحی مکران . (معجم البلدان ). دهی است ازبخش جالق شهرستان سراوان که دارای 200 تن سکنه است .آب آن از رودخانه ٔ محلی و محصول عمده اش غله ، خرما، ذرت و لبنیات است . (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 8).
-
فهره
لغتنامه دهخدا
فهره . [ ف َ رَ ] (اِخ ) شهری است به شهرستان اصطخر برکنار دشت . و فهرج معرب آن است . (یادداشت مؤلف ). شهری است به اصطخر. (منتهی الارب ). رجوع به فهرج شود.
-
فهره
لغتنامه دهخدا
فهره .[ ف َ رَ ] (اِخ ) دهی است از بخش الیگودرز شهرستان بروجرد که دارای 786 تن سکنه است . آب آن از قنات و چاه و محصول عمده اش غله ، لبنیات ، پنبه و چغندر است . زنان جاجیم می بافند. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 6).
-
واژههای مشابه
-
فهرة
لغتنامه دهخدا
فهرة. [ ف ِ رَ ] (ع اِ) مؤنث فهر است . (منتهی الارب ).
-
برج فهره
لغتنامه دهخدا
برج فهره . [ ب ُ ف َ رِ ] (اِخ ) دهی است از دهستان زلفی بخش الیگودرز شهرستان بروجرد. سکنه آن 500 تن است . (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 6).
-
جستوجو در متن
-
فهرج
لغتنامه دهخدا
فهرج . [ ف َ رَ ] (اِخ ) شهری است به اصطخر. معرب فهره . (منتهی الارب ). رجوع به فهره شود.
-
فهل
لغتنامه دهخدا
فهل . [ ف َ ] (اِخ ) نام ناحیتی از فارس یا کرمان بوده است : از این جملت کرمان واعمال آن بیرون از مال و فهل و فهرج . (فارسنامه ٔ ابن البلخی ص 171). رجوع به فهرج و فهره و فهلیان شود.
-
گل گله
لغتنامه دهخدا
گل گله . [ گ ُ گ ُ ل َ ] (اِخ ) ده کوچکی است از دهستان زلقی بخش الیگودرز شهرستان بروجرد، واقع در 38هزارگزی جنوب خاور الیگودرز، کنار راه مالرو برج فهره به کاظم آباد. دارای 41 تن سکنه است . (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 6).
-
قره خان
لغتنامه دهخدا
قره خان . [ ق َ رَ ] (اِخ ) دهی از دهستان زلقی بخش الیگودرز شهرستان بروجرد واقع در 50 هزارگزی خاوری الیگودرز و کنار راه مالرو فرسش به فهره است .آب آن از قنات و چاه و محصول آن غلات ، لبنیات ، تریاک ، چغندرقند، پنبه . شغل اهالی زراعت و گله داری میباشد....
-
چشمه دره دزد
لغتنامه دهخدا
چشمه دره دزد. [ چ َ م َ دَرْ رِ دُ ] (اِخ ) دهی است از دهستان بربرود بخش الیگودرز که در کنار راه مالرو برج فهره به قلعه دختر واقع است . محلی است کوهستانی و معتدل که 136 تن سکنه دارد. آبش از چشمه و قنات . محصولش غلات و لبنیات . شغل اهالی زراعت و گله د...
-
ره
لغتنامه دهخدا
ره . [رَه ْ ] (اِ) مخفف راه . (یادداشت مؤلف ). ره که مخفف راه است با مصادر: نمودن که نعت آن رهنماست و رفتن با نعت رهرو، بردن با نعت رهبر، زدن با نعت رهزن ، سپردن با نعت رهسپار، نوردیدن با نعت ره نورد، آوردن بانعت ره آورد، داشتن با نعت رهدار است صرف ...