کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
فهرسة پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
فهرسة
لغتنامه دهخدا
فهرسة. [ ف َ رَ س َ ] (ع مص ) فهرست کتاب نوشتن . (منتهی الارب ) (از اقرب الموارد).
-
واژههای همآوا
-
فهرست
لغتنامه دهخدا
فهرست . [ ف ِ رِ ] (معرب ، اِ) (معرب پهرست پهلوی ) جدولی شامل ابواب و فصول کتاب در ابتدا یا انتهای آن . || صورت اسامی چیزی . (فرهنگ فارسی معین ). نوشته ای را نیز گفته اند که در آن اسامی کتابها باشد، و عربان فهرس میگویند. (برهان ). نمودار. خلاصه . ملخ...
-
جستوجو در متن
-
فهرست نویسی
لغتنامه دهخدا
فهرست نویسی . [ ف ِ رِ ن ِ ] (حامص مرکب ) کار فهرست نویس . نوشتن فهرست . رجوع به فهرسة شود.
-
یحیی
لغتنامه دهخدا
یحیی . [ ی َح ْ یا ] (اِخ ) ابن احمدبن محمدبن حسن بن قس رندی نفزی حمیری اندلسی فاسی ، مکنی به ابوزکریا و معروف به سراج ، عالم حدیث در فاس و مغرب بود. کتاب «فهرسة» از آثار اوست . ریاست حدیث و روایت آن بدو ختم شد. وی به سال 805 هَ . ق . درگذشت . (از اع...