کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
فناء نفس پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
فناء نفس
لغتنامه دهخدا
فناء نفس . [ ف َ ءِ ن َ] (ترکیب اضافی ، اِ مرکب ) (اصطلاح فلسفه و تصوف ) یکی از مراتب قوه ٔ عقل عملی است ، و آن بیرون آمدن از خودبینی و مقصور گردانیدن نظر است بر ملاحظه ٔ عظمت و جلال خدائی به نحوی که همه ٔ موجودات و کمالات آنها را مستهلک و ناچیز ببین...
-
واژههای مشابه
-
فناء فی ا
لغتنامه دهخدا
فناء فی ا. [ ف َ ءُ فِل ْ لاه ] (ع اِ مرکب ) (اصطلاح تصوف ) تبدیل صفات بشریت به صفات حق تعالی و خصایص الهی است . (فرهنگ مصطلحات عرفا، سیدجعفر سجادی ). فناء سه مرحله دارد: محو، طمس و محق . (فرهنگ فارسی معین ، از تقریرات فاضل تونی ). رجوع به هر یک از ا...
-
جستوجو در متن
-
ابوعلی
لغتنامه دهخدا
ابوعلی .[ اَ ع َ ] (اِخ ) سندی . یکی از مشایخ صوفیه باواخر مائه ٔ دویم و اوائل مأئه ٔ سیم . او از استادان ابویزید بسطامی است و بایزید گفت من از او علم فناء در توحید آموختم و وی از من الحمد و قل هواﷲ فراگرفت و بازگفت تا بوعلی را ندیدم بعض مقامات مرا ...
-
موت
لغتنامه دهخدا
موت . [ م َ ] (ع اِ) مرگ . (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء) (ترجمان القرآن جرجانی ص 96). ثکل . ثکله . کام . (مجمل التواریخ و القصص ص 326). واقعه . منیة. درگذشت . فوت . اجل . حتف . وفات . ممات . مرگ . هوش . هلاک . مردن . مقابل حیات . مقابل زند...
-
انسان
لغتنامه دهخدا
انسان . [ اِ ] (ع اِ) مردم ، واحد و جمع و مذکر و مؤنث در وی یکسان است . (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء) . مردم . (ترجمان القرآن جرجانی ) (منتهی الارب ) (مهذب الاسماء) (مؤید الفضلاء) (السامی ). آدمی . (غیاث اللغات ) (آنندراج ). حیوانات ناطق . (ازتعریف...
-
حشر
لغتنامه دهخدا
حشر. [ ح َ ] (ع ص ، اِ) گوش لطیف و باریک . (واحد و تثنیه و جمع در آن یکسان است ). (آنندراج ). || پر لطیف که بر تیر نهند. || سنان حشر؛ سنان باریک . سنانی باریک . (مهذب الاسماء). || سهم حشر؛ تیر باریک . || قیامت . رستاخیز. رستخیز. یوم الحشر. یوم النشور...
-
قرب
لغتنامه دهخدا
قرب . [ ق ُ ] (ع اِمص ) خویشی . (منتهی الارب ) (آنندراج ). || (اِ) تهیگاه . (منتهی الارب ). از زیر تهیگاه تا تنگ جای . (ناظم الاطباء). || نرم جای شکم . (ناظم الاطباء) (آنندراج ). || مرتبه و منزلت . (آنندراج ) : این همه لاف که در قرب نظیری میزددیدمش ب...
-
احمد
لغتنامه دهخدا
احمد. [ اَ م َ ] (اِخ )ابن محمد دینوری ، مکنی به ابوالعباس . از عرفای اوائل مائه ٔ چهارم هجریه است و معاصر است با مستکفی و المطیع ﷲ عباسی ، بکرامت و زهد در میان این طبقه معروف و به بیان نیکو در عداد این سلسله موصوف بود. مردی زاهد و عابد و اهل حال و ن...
-
ارسطو
لغتنامه دهخدا
ارسطو. [ اَ رِ ] (اِخ ) (در یونانی : اریست تلس ) حکیم مشهور یونانی ملقب بمعلم اول و پیشوای مشائین . نام این فیلسوف در فارسی و عربی بصور ذیل آمده است : ارسطو، آرسطو، ارسطوی ، ارسطوطالیس ، ارسطوطالس ، ارسطاطالیس ، ارسطاطلس ، ارستطالیس ، ارسطاطالس ، ارس...
-
عقل
لغتنامه دهخدا
عقل . [ ع َ ] (ع اِ)خرد و دانش و دریافت یا دریافت صفات اشیاء از حسن وقبح و کمال و نقصان و خیر و شر، یا علم به مطلق امور به سبب قولی که ممیز قبیح از حسن است ، یا بسبب معانی و علوم مجتمعه در ذهن که بدان اغراض و مصالح انجام پذیر است ، یا به جهت هیئت نیک...
-
محو
لغتنامه دهخدا
محو. [ م َح ْوْ ] (ع مص ) پاک کردن نبشته و نقش و جز آن را. (از منتهی الارب ). مَحَّی . (منتهی الارب ). پاک کردن حروف و نقوش را از لوح و جز آن . (غیاث ) (آنندراج ). دور کردن چنانکه نوشته و نقش از لوح . پاک کردن نوشته از لوح . (کشاف اصطلاحات الفنون ). ...
-
نصیرالدین طوسی
لغتنامه دهخدا
نصیرالدین طوسی . [ ن َ رُدْ دی ن ِ ] (اِخ ) (خواجه ...) محمدبن فخرالدین محمدبن حسن ، مکنی به ابوجعفر و ملقب به استادالبشر و عقل حادی عشر و خواجه ، مشهور ومعروف به خواجه نصیرالدین طوسی و خواجه نصیر طوسی ؛ از اعاظم رجال قرن هفتم و از اجله ٔ علمای جامع ...
-
تاج الدین
لغتنامه دهخدا
تاج الدین . [ جُدْ دی ] (اِخ ) (شیخ ...) ابن زکریابن سلطان هندی نقشبندی ، از بزرگان طریقت نقشبندی . در نامه ٔ دانشوران آمده : شیخ تاج الدین ابن زکریابن سلطان عثمانی نقشبندی هندی شیخ طریقت فرقه ٔ نقشبندیه از سلاسل صوفیه بود و در عصر خویش رابطه ٔ ارشاد...