کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
فل ء پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
فل ء
لغتنامه دهخدا
فل ء. [ ف َل ْءْ ] (ع مص ) تباه گردانیدن چیزی را. (منتهی الارب ) (از اقرب الموارد).
-
واژههای مشابه
-
پف فل
لغتنامه دهخدا
پف فل . [ پْف ِ / پ ِ ف ِ ف ِ ] (اِخ ) تئوفیل - کُنار. داستانسرا و ادیب آلمان متولد در کلمار بسال 1736 م . و متوفی در همان محل بسال 1809.
-
واژههای همآوا
-
فلا
لغتنامه دهخدا
فلا. [ ] (اِ) آذربو. (فهرست مخزن الادویه ).
-
فلا
لغتنامه دهخدا
فلا. [ ف َ ] (ع اِ) ج ِ فلاة. بیابانها. (منتهی الارب ) : یا رب چه شد این خلق که با آل پیمبرچون کژدم و مارند و چو گرگان فلااند. ناصرخسرو.تا چه دیدی خواب دوش ای بوالعلاکه نمی گنجی تو در شهر و فلا. مولوی .یا چو درختم که به امر رسول بیخ کشان آمدم اندر فل...
-
فلا
لغتنامه دهخدا
فلا. [ ف َ ] (ع حرف ربط مرکب ) (از: فاء + لا، حرف نفی ) پس نه . وگرنه : ما را تو دست گیر و حوالت مکن به خلق الا الیک حاجت درماندگان فلا.سعدی .
-
فلع
لغتنامه دهخدا
فلع. [ ف َ ] (ع مص ) شکافتن چیزی را و بریدن . (منتهی الارب ) (از اقرب الموارد). شکافتن . (تاج المصادر بیهقی ): فلع رأسه بالسیف و الحجر. || واضح ساختن . (از اقرب الموارد).
-
فلع
لغتنامه دهخدا
فلع. [ ف َ / ف ِ ] (ع اِمص ) کفتگی و ترکیدگی پای و جز آن . ج ، فلوع . (منتهی الارب ) (اقرب الموارد).
-
فلع
لغتنامه دهخدا
فلع. [ ف ِ ل َ ] (ع اِ) ج ِ فلعة. (اقرب الموارد). رجوع به فلعة شود.
-
فلع
لغتنامه دهخدا
فلع. [ ف ُ ] (ع ص ، اِ) ج ِ فَلوع . (منتهی الارب ). شمشیرهای برنده . (اقرب الموارد).
-
جستوجو در متن
-
احمد
لغتنامه دهخدا
احمد. [ اَ م َ ] (اِخ ) ابن حسین بن یحیی بن سعید ملقب به بدیعالزمان همدانی و مکنی به ابوالفضل . یاقوت در معجم الادباء(چ مارگلیوث ج 1 ص 94 ببعد) آرد: ابوشجاع شیرویه بن شهردار در تاریخ همدان آورده است که احمدبن حسین بن یحیی بن سعیدبن بشر ابوالفضل ملقب ...