کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
فلفلمونیة پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
فلفلمونیة
لغتنامه دهخدا
فلفلمونیة. [ ف ِ ف ِ ی َ ] (اِ مرکب ) فلفلمویه . ریشه ٔ فلفل . پلپلمویه . (فرهنگ فارسی معین ). رجوع به فلفل مویه شود.
-
جستوجو در متن
-
فلفلمور
لغتنامه دهخدا
فلفلمور. [ ف ِ ف ِ ] (اِ مرکب ) فلفلمونیه . بیخ فلفل . (فرهنگ فارسی معین ). رجوع به فلفلمویه شود.
-
فلفمونیه
لغتنامه دهخدا
فلفمونیه . [ ف ِ ف ِ ی َ / ی ِ ] (اِ مرکب ) فلفلمویه . (فرهنگ فارسی معین ). فلفلمونیه . رجوع به فلفلمویه شود.
-
فلفلمویه
لغتنامه دهخدا
فلفلمویه . [ ف ِ ف ِ ی َ / ی ِ ] (اِ مرکب ) درختچه ای است از تیره ٔ کبابه ها که شباهت کاملی به گیاه تملول دارد، و برخی آن را یکی از گونه های تملول به شمار می آورند. گیاهی است بالارونده که به درختان مجاور خود متکی می شود. گلهایش به شکل سنبله های چسبید...