کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
فلسطین پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
فلسطین
لغتنامه دهخدا
فلسطین . [ ف ِ ل َ / ل ِ ] (اِخ ) از اجناد شام است ، و نسبت بدان فلسطی و فلسطینی است . (اقرب الموارد). ناحیتی است به شام با کشت وبرز و میوه ها و خواسته ها و مردم بسیار. و رمله قصبه ٔ فلسطین است و شهر غزه و بیت اللحم وشهر مسجد ابراهیم و شهرک نابلس و ا...
-
فلسطین
لغتنامه دهخدا
فلسطین . [ ف ِ ل َ / ل ِ ] (اِخ ) قریه ای است در عراق . (معجم البلدان ) (منتهی الارب ).
-
واژههای مشابه
-
غور فلسطین
لغتنامه دهخدا
غور فلسطین . [ غ َ رِ ف َ ل ِ / ف ِ ل َ ] (اِخ ) رجوع به غور (جایی پست زمین میان قدس و حوران ) شود.
-
بطیخ فلسطین
لغتنامه دهخدا
بطیخ فلسطین . [ب ِطْ طی خ ِ ف ِ ل ِ ] (اِ) بفارسی و بهندی ترپوز نامند. (فهرست مخزن الادویه ). و رجوع به بطیخ هندی شود.
-
فلسطین بن حام
لغتنامه دهخدا
فلسطین بن حام . [ ف ِ ل َ / ل ِ ن ِ ن ِ ] (اِخ ) به روایت مؤلف نزهةالقلوب در ص 270 از چ لیدن یکی ازنواده های نوح است که ناحیت فلسطین بدو منسوب است .
-
جستوجو در متن
-
عفراء
لغتنامه دهخدا
عفراء. [ ع َ ] (اِخ ) قلعه ای به فلسطین . (منتهی الارب ). قلعه ای است از اعمال فلسطین در نزدیکی بیت المقدس . (از معجم البلدان ).
-
فلسطون
لغتنامه دهخدا
فلسطون . [ف َ ل َ / ف ِ ل َ ] (اِخ ) شهری است به عراق . (منتهی الارب ). فلسطین . (اقرب الموارد). رجوع به فلسطین شود.
-
کرک نوح
لغتنامه دهخدا
کرک نوح . [ ] (اِخ ) شهری به فلسطین . (نخبةالدهر دمشقی ).
-
کاناآن
لغتنامه دهخدا
کاناآن . (اِخ ) نام قدیمی فلسطین و ارض مقدس بوده است . کنعان .
-
ژوده
لغتنامه دهخدا
ژوده . [ دِ ] (اِخ ) نام ناحیتی از فلسطین . رجوع به یهودیه شود.
-
شارون
لغتنامه دهخدا
شارون .(اِخ ) نام شهری است در فلسطین . (از اعلام المنجد).
-
عره
لغتنامه دهخدا
عره . [ ] (اِخ ) شهرکی است به شام از فلسطین بر حد میان شام و مصر. (حدود العالم ).
-
عفری
لغتنامه دهخدا
عفری . [ ع ِ را ] (اِخ ) نام آبی است در سرزمین فلسطین . (از معجم البلدان ).