کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
فلذ پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
فلذ
لغتنامه دهخدا
فلذ. [ ف َ ] (ع اِ، مص ) بخشش بی درنگ و بی وعده یا عطای بسیار یا بخشش یکبار. (منتهی الارب ). در اقرب الموارد به معنی مصدری ضبط شده است .
-
فلذ
لغتنامه دهخدا
فلذ. [ ف ِ ] (ع اِ) جگر شتر. ج ، افلاذ. (منتهی الارب ) (اقرب الموارد).
-
فلذ
لغتنامه دهخدا
فلذ. [ ف ِ ل َ ] (ع اِ) ج ِ فلذة. (منتهی الارب ) (اقرب الموارد). رجوع به فلذة شود.
-
واژههای همآوا
-
فلز
لغتنامه دهخدا
فلز. [ ف ِ ل َزز / ف ُ ل ُزز ] (ع اِ) فِلِزّ. (منتهی الارب ) (از اقرب الموارد). رجوع به فِلِزّ شود.
-
فلز
لغتنامه دهخدا
فلز. [ ف ِ ل ِزز ] (ع اِ) مس سپید که از آن دیگهای ریخته سازند. || ریم آهن . (منتهی الارب ) (از اقرب الموارد). || سنگریزه . (منتهی الارب ). || گوهر کانی هرچه باشد، یا هرچه گداز دهد از آن ، یا هرچه آن را کیر [ دمه ٔ آهنگری ]، دود سازد وقت گداختن . || ض...
-
جستوجو در متن
-
فلذة
لغتنامه دهخدا
فلذة. [ ف ِ ذَ ] (ع اِ) پاره ای از گوشت و جگر و مال و از سیم و زر.ج ، افلاذ، فِلَذ. (منتهی الارب ) (از اقرب الموارد).
-
افلاذ
لغتنامه دهخدا
افلاذ. [ اَ ] (ع اِ) ج ِ فِلْذ، بمعنی جگرشتر. (آنندراج ) (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء). || ج ِ فِلْذة، بمعنی پاره ای از جگر و گوشت و مال از سیم و زر. (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء): و پسران ایشانرا بمحل اولاد بل بمنزلت افلاذ اکبادند. (جهانگ...
-
بریدن
لغتنامه دهخدا
بریدن . [ ب ُ دَ / ب ُرْ ری دَ ] (مص ) قطع کردن . (آنندراج ).جدا کردن . (ناظم الاطباء). جدا کردن با آلتی برنده چون کارد و غیره . (یادداشت دهخدا). اًبتات . اًترار.اجتباب . اجتذاذ. اجتزاز. احتئمام . اخترام . اختزال . اختضام . اختمام . اًخناب . اًرباذ. ...