کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
فلاسفه پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
فلاسفه
لغتنامه دهخدا
فلاسفه . [ ف َ س ِ ف َ / ف ِ ] (از ع ، اِ) ج ِ فیلسوف . حکیمان . (فرهنگ فارسی معین ). این جمع فلسفی است که به معنی حکیم باشد. (غیاث ) : از حال بزرگان رأی ، و مشاهیر شهر و فلاسفه میپرسید. (کلیله و دمنه ). || اسم مرکبی است از معاجین کبار که مادةالحیاة...
-
جستوجو در متن
-
بیطوالیس
لغتنامه دهخدا
بیطوالیس . (اِخ ) از فلاسفه ٔ طبیعیین و کتاب اسرارالطبیعه از اوست . (ابن الندیم ).
-
طوریوس
لغتنامه دهخدا
طوریوس . (اِخ ) از فلاسفه ٔ طبیعیین . کتاب الرؤیااز اوست . (ابن الندیم ) (تاریخ الحکماء قفطی ص 218).
-
طالیوس
لغتنامه دهخدا
طالیوس . (اِخ ) الاسکندرانی . یکی از فلاسفه ای است که در ایام فترت بین ابقراط و جالینوس میزیسته . (عیون الانباء ج 1 ص 36).
-
اسکندرانیة
لغتنامه دهخدا
اسکندرانیة. [ اِ ک َ دَ نی ی َ ] (اِخ ) فلاسفه ٔاسکندرانی . رجوع به اسکندرانیون و اسکندرانی شود.
-
افراطوس
لغتنامه دهخدا
افراطوس . [ ] (اِخ ) ملقب به الموسیقی . از فلاسفه ٔ ماقبل جالینوس است . رجوع به عیون الانباء ج 1 ص 36 شود.
-
عرصةالقدرة
لغتنامه دهخدا
عرصةالقدرة. [ ع َ ص َ تُل ْ ق ُ رَ ] (ع اِ مرکب ) در اصطلاح فلاسفه ، مراد عالم عقلی است . (از فرهنگ علوم عقلی به نقل از مصنفات ).
-
عشق خدا
لغتنامه دهخدا
عشق خدا. [ ع ِ ق ِ خ ُ ] (ترکیب اضافی ، اِ مرکب ) در اصطلاح فلاسفه ومتصوفه ، عشق به حق تعالی است . (فرهنگ فارسی معین ).
-
واهب الصور
لغتنامه دهخدا
واهب الصور. [ هَِ بُص ْ ص ُ وَ ] (اِخ ) نامی که فلاسفه به باری تعالی دهند. نامی از نامهای صفات باری نزد حکمای مشائی . (یادداشت مرحوم دهخدا).
-
دیاقرطیس
لغتنامه دهخدا
دیاقرطیس . [ ] (اِخ ) از فلاسفه ٔ یونان ودر الهیات و اثبات صانع کتابی تألیف کرده است . (ازتاریخ الحکماء القفطی ص 181 چاپ اروپا). دیافرطیس .
-
فریقوبیوس
لغتنامه دهخدا
فریقوبیوس . [ ف َ ] (اِخ ) او را کتابی است در اسماء و حفظه و تمائم و عوذ از حروف شمس و قمر و نجوم خمسه و اسماء فلاسفه و کتابی دیگر نیز دارد. (از ابن الندیم ).
-
ابویحیی
لغتنامه دهخدا
ابویحیی . [ اَ بو ی َ یا ] (اِخ ) ابراهیم مروزی . یکی از مشاهیر اطباءو فلاسفه ٔ بغداد و او انالوطیقای اول و ثانی ارسطو را تفسیر کرده است و ابوبشر متی شاگرد او بوده است .
-
اسطفانس المصری
لغتنامه دهخدا
اسطفانس المصری . [ اِ طِ ن ُ سُل ْ م ِ ] (اِخ ) یکی از فلاسفه ٔ یونان قدیم . (عیون الانباء ج 1 ص 36).
-
ارسطن
لغتنامه دهخدا
ارسطن . [ اَ رِ طُ] (اِخ ) از فلاسفه ٔ طبیعیین روم و او راست : کتاب النفس . (الفهرست ابن الندیم ) (تاریخ الحکمای قفطی ص 59).