کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
فطریه پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
واژههای مشابه
-
فطریة
لغتنامه دهخدا
فطریة. [ ف ِ ری ی َ ] (ع ص نسبی ) فطریه . مؤنث فطری . طبیعیه . ج ، فطریات .- امور فطریه ؛ امور طبیعی . (از فرهنگ فارسی معین ).|| (اِ) (اصطلاح شرع ) آنچه در روز عید فطر نقداً یا جنساً طبق دستور شرع به مستحقان دهند و واجب است . (فرهنگ فارسی معین ). ف...
-
جستوجو در متن
-
فطریات
لغتنامه دهخدا
فطریات . [ ف ِ ری یا ] (ع اِ) ج ِ فطریة. امور طبیعی . (فرهنگ فارسی معین ).
-
فطری
لغتنامه دهخدا
فطری . [ ف ِ ری ی ] (ع ص نسبی ) منسوب به فطرت . اصلی . ذاتی . طبیعی . خلقی . (غیاث ). جبلی . گهری . گوهری . طبعی . ذاتی . خلقی . (از یادداشتهای مؤلف ). || منسوب به فطر. مربوط به فطر. فطریة. (فرهنگ فارسی معین ). رجوع به فطریة شود.
-
فطر
لغتنامه دهخدا
فطر. [ ف ِ ] (ع مص ) گشایش روزه . (منتهی الارب ). روزه گشادن . (فرهنگ فارسی معین ). مقابل صوم . (از اقرب الموارد).- عید فطر ؛ عید روزه گشادن . عید فطر نزد مسلمانان عید پس از روزه ٔ رمضان است . (از اقرب الموارد). جشنی که مسلمانان پس از پایان ماه رمضان...
-
فطرة
لغتنامه دهخدا
فطرة. [ ف ِ رَ ] (ع اِمص ) آفرینش . (ترجمان القرآن جرجانی ). || (اِ) سرشت که بچه بر آن آفریده در رحم . (منتهی الارب ). الجبلة المتهیئه لقبول الدین . (تعریفات ). || دین . (منتهی الارب ). || صدقه ٔ فطر. (ناظم الاطباء). آنچه برای سلامت تن در آغاز ماه شو...
-
غنی
لغتنامه دهخدا
غنی . [ غ َ ] (ع ص ) توانگر. ج ، اَغْنیاء . (مهذب الاسماء). توانگر و مالدار. (منتهی الارب ). خلاف فقیر. (کشاف اصطلاحات الفنون ). دارا. دارنده : واﷲ غنی حلیم . (قرآن 263/2).از فلک نحسها بسی بیندآنکه باشد غنی ، شود مفلاک . ابوشکور بلخی (از فرهنگ اسدی )...