کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
فط پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
فط
لغتنامه دهخدا
فط. [ ف َ ] (اِ)مرغ آبی باشد. (فرهنگ اسدی ). بط. رجوع به بط شود.
-
واژههای همآوا
-
فت
لغتنامه دهخدا
فت . [ ف َت ت ] (ع مص ) سست کردن ساعد و بازو را. (منتهی الارب ). || متفرق ساختن یاران شخصی را ازاو. || کوفتن . (منتهی الارب ) (اقرب الموارد). || ریزه ریزه نمودن . (منتهی الارب ). || به انگشتان شکستن . (منتهی الارب ) (اقرب الموارد). || شکافتن سنگ را. ...
-
فت
لغتنامه دهخدا
فت . [ ف َت ت / ف ُت ت /ف ِت ت ] (ع ص ، اِ) پراکنده . (منتهی الارب ). یقال : هم اهل بیت فت ؛ ای منتشرون . (منتهی الارب ) (اقرب الموارد). || شکاف در سنگ سخت . (اقرب الموارد).
-
جستوجو در متن
-
حفاف الطیر
لغتنامه دهخدا
حفاف الطیر. [ ح ِ فُطْ طَ ] (اِخ ) قریه ای است اسد و حنظله را. (منتهی الارب ).
-
خلف الطبیبی
لغتنامه دهخدا
خلف الطبیبی . [ خ َ ل َ فُطْ طَ ] (اِخ ) یکی از داروشناسان عربست و ابن البیطار در مفردات از او روایت کرده . (یادداشت بخط مؤلف ). رجوع به مفردات ابن البیطار شود.
-
جفاف الطیر
لغتنامه دهخدا
جفاف الطیر. [ ج ُ فُطْ طَ ] (اِخ ) نام جائی است در سرزمین بنی اسد که الثعلبیه در نزدیکی کوفه جزء آن است ... سکری گوید سرزمینی است مر اسد و حنظله را که فراخ گسترده است و در اماکن بسیار آن پرندگان هستند و از این رو به طیر منسوب شده است و برخی گفته اند ...
-
زاد فی الطنبور نغمة
لغتنامه دهخدا
زاد فی الطنبور نغمة. [ دَ فِطْ طُم ْ رِ ن َ م َ ] (ع جمله ٔ فعلیه ) مثل است . (آنندراج ) (امثال وحکم دهخدا). کنایه از: بر آتش دامن زد. مصیبتی بر مصیبتها افزود. فتنه و حادثه ٔ تازه آورد : بود چشمش فتنه ٔ عالم ولی غمزه ٔ او زاد فی الطنبور شد. اثیری لاه...
-
اسپنسر
لغتنامه دهخدا
اسپنسر. [ اِ پ ِ س ِ ] (اِخ ) هربرت . وی در قرن نوزدهم بزرگترین فیلسوف انگلیسی بشمار است . مولد او بسال 1820 م . پدر وجدّ وی معلم کتاب بودند. خود او هنگام تعلم به ریاضیات و علوم فنی مایل بود و مهندسی آموخت ، لیکن دروس وی منتظم نبود، به کتاب خواندن نی...