کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
فضایی پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
فضایی
لغتنامه دهخدا
فضایی . [ ف َ ] (اِخ ) از همدان است . شخصی سلیم النفس و صادق القول بود و نسبت به حقیر (صادقی کتابدار) سمت معلمی داشت . شعرش هموار و آبدار است و این ابیات از اوست :عاشقان را ذوق از معنی است نی صورت ز دوست صورت شیرین بچشم کوهکن گو سنگ باش .بار غم از دل...
-
فضایی
لغتنامه دهخدا
فضایی . [ ف َ ] (ص نسبی ) فضائی . منسوب به فضا.- هندسه ٔ فضایی ؛ قسمتی ازعلم هندسه که درباره ٔ اجسام بحث میکند و موضوع آن مطالعه ٔ چیزی است که قسمتی از فضا را اشغال کند.
-
جستوجو در متن
-
فضائی
لغتنامه دهخدا
فضائی . [ ف َ ] (ص نسبی ) فضایی . رجوع به فضایی شود.
-
گرده جا
لغتنامه دهخدا
گرده جا. [ گ ِ دَ / دِ ] (اِ مرکب ) ساحتی مدور. فضایی کوچک تر از میدان . جای گرد.
-
قصر ابن عفان
لغتنامه دهخدا
قصر ابن عفان . [ ق َ رُ اِ ن ِ ع َف ْ فا ] (اِخ ) قصری است که عبداﷲبن عامر به فرمان عثمان در بصره بنا کرده است و در جنب آن قصر رمله است و بین آن دو فضایی است برای شتران و چهارپایان مسافران . (معجم البلدان ).
-
تنگ فضا
لغتنامه دهخدا
تنگ فضا. [ ت َ ف َ ] (ص مرکب ) محقر. کم گنجایش . تنگ جای . جایی که کسی یا چیزی به دشواری در آن جای گیرد : قدر تو بر افلاک سپه راند و سپس گفت ما در تو نگنجیم که بس تنگ فضایی . خاقانی .رجوع به تنگ و دیگر ترکیبهای آن شود.
-
وهمیات
لغتنامه دهخدا
وهمیات . [ وَ می یا ] (ع ص ، اِ) ج ِ وهمیة. قضایای دروغی است که وهم در آنها به امور غیرمحسوس حکم میکند، مثل حکم به اینکه ماوراء این عالم فضایی است لایتناهی ̍ و قیاس مرکب از وهمیات را سفسطه نامند. (از تعریفات سید جرجانی ). رجوع به کشاف اصطلاحات الفنون...
-
تجویف
لغتنامه دهخدا
تجویف . [ ت َج ْ ] (ع مص ) کاواک و میان تهی کردن . (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء). میان تهی کردن . (دهار). خالی کردن .(غیاث اللغات ) (آنندراج ) (فرهنگ نظام ). جوف قرار دادن چیزی را. || خارج کردن آنچه که در جوف آن بود. (از اقرب الموارد) (از قطر المحیط)...
-
رصدخانه
لغتنامه دهخدا
رصدخانه . [ رَ ص َ ن َ / ن ِ ] (اِ مرکب ) رصدگاه . جایی که در آن رصد بندند. (از فرهنگ فارسی معین ) (از ناظم الاطباء). مرصد. رصدگاه . رصدگه . (یادداشت مؤلف ). امروزه رصدخانه های معتبر و مجهزی در کشورهای بزرگ برای آگاهی از احوال و حرکت بروج و ستارگان ...
-
فضانوردی
لغتنامه دهخدا
فضانوردی . [ ف َ ن َ وَ ] (حامص مرکب ) انسانهای فضانورد با وسیله ٔ جهنده به نام موشک به فضا میروند. پیشرفت صنعتی و ساختن موشکهای سریعالسیر بشر را به فکر فضانوردی و کشف اسرار ستارگان منظومه ٔ شمسی که خورشید مرکز آن است و کره ٔ خاکی ما یکی از سیارات آن...
-
عنکبوتیه ٔ نخاعی
لغتنامه دهخدا
عنکبوتیه ٔ نخاعی . [ ع َ ک َ تی ی َ / ی ِ ی ِ ن ُ ] (ترکیب وصفی ، اِ مرکب ) قسمتی از پرده ٔ عنکبوتیه است که نخاع را پوشانده است و عبارت از غشاء هم بند نازکی است که از دو ورقه تشکیل یافته : یکی ورقه ٔ جداری و دیگری ورقه ٔ احشائی ، که مابین آنها فضای ف...
-
ملاز
لغتنامه دهخدا
ملاز. [ م َ ] (اِ) ملاج . سَغّ. کام . ملازه . کُده . لهات . زبان کوچک . زبان کوچکه .(یادداشت به خط مرحوم دهخدا). و رجوع به ملازه شود. || مقدم سر از بالای پیشانی تا یافوخ . ملاج .(یادداشت به خط مرحوم دهخدا). در اصطلاح پزشکی فضایی که میان محفظه ٔ استخو...
-
جرزجان
لغتنامه دهخدا
جرزجان . [ ] (اِخ ) جزو بلوک دارابجرد است و صحرایی دلگشا و فضایی باصفا است . این جلگه هشت فرسخ در شش فرسخ مساحت دارد و طول جلگه از مشرق بمغرب و عرض آن از شمال بجنوب و از مناطق گرمسیر محسوب ، اما هوای آن معتدل است . آب آن از رودخانه و قنوات تأمین میش...
-
جریب
لغتنامه دهخدا
جریب . [ ج َ ] (اِخ ) نام رودی است . (از منتهی الارب ) (ناظم الاطباء). نام وادی بزرگی است که به بطن الرمه از سرزمین نجد سرازیر میشود. اصمعی در جایی که از نجد الرمه توصیف میکند میگوید فضایی است که در آن وادیهای فراوانی است و عرب بیت زیر را از لسان الر...