کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
فصل یاقسمتی از کتاب پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
واژههای مشابه
-
نیم فصل
لغتنامه دهخدا
نیم فصل . [ ف َ ] (ص مرکب ) لباس نیم فصل ؛ جامه ٔ بهاره و جامه ٔ پائیزه . (یادداشت مؤلف ).
-
فصل مشترک
لغتنامه دهخدا
فصل مشترک . [ ف َ ل ِ م ُ ت َ رَ ](ترکیب وصفی ، اِ مرکب ) (اصطلاح ریاضی ) حد مشترک را در اصطلاح اهل ریاضی فصل مشترک گویند. (کشاف اصطلاحات الفنون ). رجوع به حد مشترک ، فصل و ترکیب های آن شود.
-
صاحب فصل الخطاب
لغتنامه دهخدا
صاحب فصل الخطاب . [ ح ِ ب ِ ف َ لُل ْ خ ِ ] (اِخ ) داود پیغمبر (ع ): و شددنا ملکه و آتیناه الحکمة و فصل الخطاب . (قرآن 20/38). رجوع به داود شود.
-
جستوجو در متن
-
ابوبکر
لغتنامه دهخدا
ابوبکر. [ اَ بو ب َ ](اِخ ) محمدبن عمربن حفص بن الفرّخان الطبری . یکی از افاضل منجمین . و از اوست : کتاب المقیاس . کتاب الموالید. کتاب العمل بالاسطرلاب . کتاب المسائل . کتاب المدخل . کتاب الاختیارات . کتاب المسائل الصغیر. کتاب تحویل سنی الموالید. کتا...
-
ابواسحاق
لغتنامه دهخدا
ابواسحاق . [ اَ اِ ] (اِخ ) اسماعیل بن عیسی العطار. از اهل بغداد، از اصحاب سیر. و حسن بن علویة العطار از او روایت کند. کتاب المبتداء و کتاب حفر زمزم و کتاب الرده و کتاب الفتوح و کتاب الجمل و کتاب صفین و کتاب الألویه و کتاب الفتن از اوست . (ابن الندی...
-
ابوحاتم سجستانی
لغتنامه دهخدا
ابوحاتم سجستانی . [ اَ ت ِ م ِ س ِ ج ِ ] (اِخ ) سهل بن محمدبن عثمان بن یزید جشمی سیستانی ، نحوی ، لغوی ، مقری . به بصره میزیست و از علوم قرآن بهره ٔ کافی داشت . علم عروض نیکو میدانست و الکتاب سیبویه را دو بار از اخفش فراگرفت و از اصمعی و ابی زید انصا...
-
کتاب باز
لغتنامه دهخدا
کتاب باز. [ ک ِ ] (نف مرکب ) که به کتاب بازی کند بعلاقه ٔ داشتن نه سود بردن از مطالب آن . آنکه بی استفاده از کتاب ، کتاب گرد کند. آنکه کتاب نخواند لکن کتابهای خوب خرد و در کتابخانه گرد کند. کتاب دوست . کتاب پرست . (یادداشت مؤلف ).
-
علی
لغتنامه دهخدا
علی . [ ع َ ] (اِخ ) ابن ابراهیم بن هاشم . از علماء و فقهای شیعه است و کتاب المناقب و کتاب اختیار القرآن و کتاب قرب الاسناد و کتاب نوادر القرآن از اوست . (از الفهرست ابن الندیم ). اما در همان کتاب الفهرست کتاب المناقب و کتاب اختیار القرآن و کتاب قرب ...
-
اخمیمی
لغتنامه دهخدا
اخمیمی . [ اِ ] (اِخ ) یکی ازشاگردان جابربن حیان . (ابن الندیم ). عثمان بن سوید ابوحری الاخمیمی از مردم اخمیم مصر. او یکی از سران صناعت کیمیاست و او را با ابن وحشیه مناظرات و مکاتباتیست . او راست : کتاب الکبریت الأحمر. کتاب الابانة. کتاب التصحیحات ....
-
ابن خلاد رامهرمزی
لغتنامه دهخدا
ابن خلاد رامهرمزی . [ اِ ن ُ خ َل ْ لا دِ م ِ هَُ م ُ ] (اِخ ) ابومحمد حسن بن عبدالرحمن خلاد. قاضی ایرانی از مردم رامهرمز. ابن الندیم گوید ابن سوار کاتب بمن گفت که ابومحمد شاعر و از روات حدیث است . و از کتب اوست : کتاب ربیع المتیم فی اخبار العشاق . ک...
-
احکام القرآن
لغتنامه دهخدا
احکام القرآن . [ اَ مُل ْ ق ُرْ ] (ع اِ مرکب ) کتاب در ذکر احکام که در قرآن آمده است : کتاب احکام القرآن از اسماعیل بن اسحاق قاضی . کتاب احکام القرآن بر مذهب مالک . کتاب احکام القرآن از احمدبن المعذل . کتاب احکام القرآن از ابوبکر رازی بر مذهب اهل عرا...
-
فیریابی
لغتنامه دهخدا
فیریابی . [ فیرْ ] (اِخ ) (فیریابی کبیر) ابوعبداﷲ محمدبن یوسف بن واقد. از مردم قیساریه و از علمای فقه و حدیث بوده . او راست : کتاب التفسیر، کتاب الطهارة، کتاب الصلوة، کتاب الصیام ، کتاب الزکوة، کتاب المناسک . (یادداشت مؤلف از ابن الندیم ).
-
اصفهانی
لغتنامه دهخدا
اصفهانی . [ اِ ف َ ] (اِخ ) ابوعلی حسن بن عبداﷲ اصفهانی . ببغداد رفت و از همان دانشمندان که ابوحنیفه ٔ دینوری علم فراگرفت ، اخذ دانش کرد. از اوست : کتاب الرد علی الشعراء. کتاب المنطق . کتاب علل النحو. کتاب المختصر در نحو. کتاب الصفات . کتاب الهشاشة و...
-
حساب کتاب
لغتنامه دهخدا
حساب کتاب . [ ح ِ ک ِ ] (اِ مرکب ،از اتباع ) حساب و کتاب . رجوع به حساب و کتاب شود.