کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
فصلت پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
فصلت
لغتنامه دهخدا
فصلت . [ ف ُص ْ ص ِ ل َ ] (اِخ ) نام سوره ٔ چهل ویکمین از قرآن ، سوره ٔ مکیه و پنجاه وچهار آیت است ، پس از سوره ٔ مؤمن و پیش از شوری . (از یادداشت های مؤلف ).
-
واژههای همآوا
-
فسلة
لغتنامه دهخدا
فسلة. [ ف َ ل َ ] (ع اِ) شاخ خرد خرمابن . (ناظم الاطباء). مفرد فسل است . رجوع به فسل شود.
-
فصلة
لغتنامه دهخدا
فصلة. [ ف َ ل َ ] (ع اِ) نهال خرما که از جایش بجای دیگر برند. (منتهی الارب ) (از اقرب الموارد).
-
جستوجو در متن
-
سجدة
لغتنامه دهخدا
سجدة. [ س َ دَ ] (اِخ ) نام سوره ای از قرآن است و آن سی آیه است . پس از لقمان و پیش از احزاب . || و نیز سجده نام دیگر سوره ٔ «فصلت » چهل و یکمین سوره ، پس از مؤمن و پیش از شوری است .
-
شوری
لغتنامه دهخدا
شوری . [ را ] (اِخ ) یا «حمعسق ». سوره ٔ چهل ودومین از قرآن ، مکی ، و آن پنجاه وسه آیت است ، پس از سوره ٔ فصلت و پیش از سوره ٔ زخرف است . (یادداشت مؤلف ).
-
شورائیة
لغتنامه دهخدا
شورائیة. [ ئی ی َ ] (اِخ ) (سنه ٔ...) نام سال ششم بعثت رسول (ص ) از سیزده سال توقف آن حضرت در مکه و نزول قرآن و در این سال سوره ٔ شوری ، فصلت ، مؤمن و زمر نازل شد. (یادداشت مؤلف ).
-
مؤمن
لغتنامه دهخدا
مؤمن . [ م ُءْ م ِ ] (اِخ ) سوره ٔ چهلم از قرآن مجید، مکیه ، پس از زمر، و پیش از فصلت . و آن هشتادوپنج آیه است و با این آیه شروع می شود: «حم تنزیل الکتاب من اﷲ العزیز العلیم ». و آن را سوره ٔ غافر نیز نامیده اند. (یادداشت مؤلف ).
-
حم عسق
لغتنامه دهخدا
حم عسق . [ حا میم عَیْن ْ سین قاف ] کلمه ٔ رمزیست که در ابتدای سوره ٔ چهل ودومین از قرآن کریم ، یعنی سوره ٔشوری ̍ است . این سوره میان فصلت و زخرف قرار دارد.
-
غافر
لغتنامه دهخدا
غافر. [ ف ِ ] (ع ص ) نعت فاعلی از غفران . آمرزنده ٔ گناه . (ترجمان علامه ٔ جرجانی ). آمرزنده و پوشنده ٔ گناه . (مهذب الاسماء) (غیاث ) : همتش آن است تا غالب شود بر دشمنان راست چون بر دشمنان غالب شود غافر شود. منوچهری .بیار باده که حافظ مدامش استظهاربه...
-
طائع
لغتنامه دهخدا
طائع.[ ءِ ] (ع ص ) طیِّع. فرمانبردار. (منتهی الارب ). خواهان ، و منه جاءَ فلان طائعاً غیرُ مکره . ج ، ُطوَّع . (منتهی الارب ). گردن نهاده . فرمانبرنده : قالتاأتینا طائعین . (قرآن 11/41). آمدیم طائع و راغب . (ابوالفتوح رازی سوره ٔ فصلت ). ج ، طائعین ...
-
طست
لغتنامه دهخدا
طست . [ طَ ] (معرب ، اِ) تشت . و هو طَس ّ، ابدل احدی السینین تاء للاستثقال ، فاذا جمعت او صغرت ، ردت السین لانک فصلت بینهما بواو او الف او یاء، فقلت طسوس و طساس فی الجمع و طسیس فی التصغیر. (منتهی الارب ) (آنندراج ). طشت ؛ سیطل . طست . فارسی معرب . (ج...
-
حوامیم
لغتنامه دهخدا
حوامیم . [ ح َ ] (ع اِ) ابن خالویه گوید: حوامیم ج ِ حم ، از کلام عرب نیست ، بلکه کلام کودکان است که گویند: تعلمنا الحوامیم بلکه جمع آن آل حم [ حا میم ] یا ذوات حم است و آن هفت سوره است از قرآن : المؤمن ، فصلّت ، الشوری ، الزخرف ، الدخان ، الجاثیة، ا...
-
ذوحظ
لغتنامه دهخدا
ذوحظ. [ ح َظْ ظ ] (ع ص مرکب ) صاحب بهره : و در قرآن کریم آمده است : فخرج علی قومه فی زینته قال الذین یریدون الحیوة الدنیا یا لیت لنا مثل ما اوتی قارون انه لذو حظّ عظیم . (قرآن 28 / 79) و در ترجمه ٔ آن ابوالفتوح رازی گوید: پس بیرون شد بر گروه خود در ز...