کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
فریسیموس پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
فریسیموس
لغتنامه دهخدا
فریسیموس . [ ف َ ] (معرب ، اِ) نعوظ شدید و دردناک که در مرضای مبتلا به سوزاک و التهاب مثانه و نیز بر اثر مسمومیت از ذراریح یا پریاپیسم و همچنین برخی ضایعات اعصاب نخاعی دیده میشود. افریسموس . (از فرهنگ فارسی معین ). رجوع به فریسموس شود.
-
جستوجو در متن
-
فریسموس
لغتنامه دهخدا
فریسموس . [ ف َ ] (معرب ،اِ) بلغت یونانی علتی است مردان را و آن شدت نعوظ است یعنی پیوسته آلت مردی برپا میباشد. (برهان ). نعوظدایم . (فرهنگ فارسی معین ). رجوع به فریسیموس شود.
-
توتر
لغتنامه دهخدا
توتر. [ ت َ وَت ْ ت ُ ] (ع مص ) سخت گردیدن پی و گردن . (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء). سخت شدن پی و مانند وتر گردیدن . (از اقرب الموارد).- توتر قضیب ؛ فریسموس . علتی است که بی آرزوئی حاجت مرد برخاسته ماند. (یادداشت بخط مرحوم دهخدا). رجوع ب...