کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
فروردگان پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
فروردگان
لغتنامه دهخدا
فروردگان . [ ف َرْ وَ دَ ] (اِ مرکب ) (از: فرورد + گان پسوند نسبت ) در پهلوی فرورتیکان . فروردگان به دو جشن اطلاق شده است : یکی جشنی است که در پنج روز آخرسال (یا ده روز با احتساب پنج روز اضافی ) به یاد فروردها یا فروهران ، درگذشتگان برپا میکردند و آن...
-
واژههای مشابه
-
جشن فروردگان
لغتنامه دهخدا
جشن فروردگان . [ ج َ ن ِ ف َ وَ دَ / دِ ] (ترکیب اضافی ، اِ مرکب ) رجوع به فروردگان در همین لغت نامه شود.
-
جستوجو در متن
-
فروردجان
لغتنامه دهخدا
فروردجان . [ ف َرْ وَ دَ ] (اِ مرکب ) فروردین بود. (فرهنگ اسدی ). معرب فروردگان است که خمسه ٔ مسترقه باشد. (برهان ذیل فروردگان ) : کرد شاها مهرگان از دست گشت روزگارباغ را کوته دو دست از دامن فروردگان . ضمیری .رجوع به فروردگان و فروردیان شود.
-
پوردیان
لغتنامه دهخدا
پوردیان . [ پ َ وَ ] (اِ) رجوع به پوردگان و فروردگان شود.
-
جشن پوردگان
لغتنامه دهخدا
جشن پوردگان . [ ج َ ن ِ دَ ] (ترکیب اضافی ، اِ مرکب ) رجوع به پوردگان و فروردگان و فروردجان در همین لغت نامه شود.
-
فوردگان
لغتنامه دهخدا
فوردگان . [ دَ ](اِ) باید دانست که فارسیان خمسه ٔ مسترقه را بر پنج روز آخر آبانماه افزایند تا مجموع ده روز شود و آن را بدین نام خوانند و در آن ایام جشنهای عظیم نمایندو شادی کنند، و آن را جشن پوردگان هم میگویند و معرب آن فوردجان است . (برهان ). رجوع ب...
-
فروردیان
لغتنامه دهخدا
فروردیان . [ ف َرْ وَ دَ ] (اِ مرکب ) به معنی فروردگان است که پنج روز آخر سال فارسیان باشد و آن را خمسه ٔ مسترقه میگویند. (برهان ). جشن فروردیان جشن فرودها. (فروهران ) است که هنگام فرودآمدن فروهران بزمین محسوب میشود و آن ده روز است از اشتادروز تا انی...
-
پوردگان
لغتنامه دهخدا
پوردگان . [ پ َ وَ دَ / دِ ] (اِ) فارسیان خمسه ٔ مسترقه را بر پنج روز آخر آبان ماه می افزایند که مجموعاً ده روز شود و آن ده روز را پوردگان میگویند و در این روزها جشن سازند و شادی نمایند و آن را جشن پوردگان خوانند ومعرب آن فوردجان است . (برهان ). پورد...
-
فروردین یشت
لغتنامه دهخدا
فروردین یشت . [ ف َرْ وَ ی َ ] (اِخ ) نام یک یشت از کتاب یشتها که خود بخشی از بخشهای پنجگانه ٔ اوستای موجود است . پورداود نویسد: قسمتی ازاین یشت که در قدرت و عظمت فروهرها و قسمتی دیگر که در استغاثه و طلب یاری از آنهاست . بخصوص در هنگام فرودآمدن فروهر...
-
پنجه ٔ دزدیده
لغتنامه دهخدا
پنجه ٔ دزدیده . [ پ َ ج َ / ج ِ ی ِ دُ دی دَ / دِ ] (ترکیب وصفی ، اِ مرکب ) ترجمه ٔ خمسه ٔ مسترقه است و آن پنج روزی باشد که در آخر تقویمها نویسند. و وجه تسمیه به دزدیده از آن جهت است که وزیر یکی از پادشاهان عجم حاصل این پنج روز را از تمام ممالک او هم...
-
مسروقه
لغتنامه دهخدا
مسروقه . [ م َ ق َ ] (ع ص ) مسروقة. دزدیده . دزدیده شده . سرقت شده .- اموال مسروقه ؛ مالهای دزدیده شده .- حروف مسروقه ؛ حروف معدوله .حروفی که در نوشتن باشد و بر زبان نیاید. و رجوع به مدخل حروف مسروقه در ردیف خود شود. || خمسه ٔ مسروقه ؛ پنجه ٔ دزدید...
-
اول
لغتنامه دهخدا
اول . [ اَو وَ ] (ع اِ ص ، ق ) نخستین . (کشاف اصطلاحات الفنون ).نخست نقیض آخر. (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء) (مهذب الاسماء) (اقرب الموارد) (غیاث اللغات ). آغاز. (کشاف اصطلاحات الفنون ). یکم . آغاز کار. (زمخشری ). اصل آن اوأل بر وزن افعل مهموزالاوسط ...
-
پنجه
لغتنامه دهخدا
پنجه . [ پ َ ج َ /ج ِ ] (اِ) پنج انگشت با کف دست و پا باشد از انسان و حیوانات دیگر. (برهان قاطع). پنج انگشت دست از مچ تا سر انگشتان . راحة. (منتهی الارب ). تمام کف با انگشتان و نیز انگشتان به تنهائی بی کف . (زمخشری ) (منتهی الارب ). || برثُن (در شیر ...