کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
فرودی پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
فرودی
لغتنامه دهخدا
فرودی . [ ف ُ ] (حامص ) سراشیب بودن . سرازیری : و به یک سو از آن میل نکند سراشیب از بهر فرودی . (التفهیم ).- فرودی مایه .رجوع به مدخل فرودی مایه شود.
-
واژههای مشابه
-
فرودی مایه
لغتنامه دهخدا
فرودی مایه . [ ف ُ ی َ / ی ِ ] (اِ مرکب ) ماده ٔ عالم سفلی که عناصر اربعه باشد. (انجمن آرای ناصری ) (آنندراج ).
-
جستوجو در متن
-
تنزل دادن
لغتنامه دهخدا
تنزل دادن . [ ت َ ن َزْ زُ دَ ] (مص مرکب ) پایین آوردن . فرودی دادن . رجوع به تنزل و دیگر ترکیبهای آن شود.
-
سفاله
لغتنامه دهخدا
سفاله . [ س ُ ل َ ] (ع اِمص ) فرودی و پستی ، نقیض علاوة. || (اِ) پائین و فرود هر چیزی . (آنندراج ) (منتهی الارب ). || جهت پائین باد که بدان جانب میرود. (آنندراج ).
-
سفل
لغتنامه دهخدا
سفل . [ س ِ / س ُ ] (ع اِ) پستی . (از غیاث ) (دهار) (آنندراج ). فرودی و پستی ، نقیض عُلو، عِلو. (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء) : غژغژان آمد بسوی طفل طفل وارهید از اوفتادن سوی سفل . مولوی .قرب بیچون است غفلت را بتونیست از پیش و پس سفل و علو. مولوی .- س...
-
فرودین
لغتنامه دهخدا
فرودین . [ ف ُ ] (ص نسبی ) (از: فرود + ین ، پسوند نسبت ). (از حاشیه ٔ برهان چ معین ). فرودی . مقابل برین . تحتانی . اسفل . (یادداشت بخط مؤلف ) : برین آتش است و فرودینْش ْ خاک میان آب دارد ابا باد پاک . بوشکور.از گاه بیفتد بسوی چاه فرودین وز صدر بران...
-
تنزل
لغتنامه دهخدا
تنزل . [ ت َ ن َزْ زُ ] (ع مص ) فروآمدن . (زوزنی ). فرودآمدن . (دهار) (ترجمان جرجانی ترتیب عادل بن علی ). فرودآمدن به درنگ . (تاج المصادر بیهقی ) (مجمل اللغة). به درنگ و مهلت فرودآمدن . (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد). به آ...