کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
فرهنگنامه پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
واژههای همآوا
-
فرهنگ نامه
لغتنامه دهخدا
فرهنگ نامه . [ ف َ هََ م َ / م ِ ] (اِ مرکب ) نامه یا کتابی که در آن دانش و فرهنگ و حکمت باشد : سه فرهنگ نامه ز فرخ دبیربمشک سیه نقش زد بر حریر. نظامی .|| کتاب لغت . فرهنگ . فرهنج . لغت نامه . قاموس . رجوع به فرهنگ و فرهنج شود.
-
جستوجو در متن
-
یازغلامی
لغتنامه دهخدا
یازغلامی . [ ] (اِخ ) یکی از لهجه های زبان فارسی است . (مقدمه ٔ فرهنگنامه ٔ جدید بقلم دکتر معین ص 4).
-
قاضی خان
لغتنامه دهخدا
قاضی خان . (اِخ ) محمد دهار از اجداد قطب الدین مکی است . او راست : کتاب ادات الفضلاء و آن را در سال 823 هَ . ق . برای قدری خان تألیف کرده این کتاب در لغات فارسی و اصطلاحات شعر است . دیگر دستور الاخوان که لغت عربی به فارسی است . (فرهنگنامه ٔ عربی به ...
-
جعلقی
لغتنامه دهخدا
جعلقی . [ ج ُ ع َل ْ ل َ ] (ص نسبی ) به اصطلاح لوطیان به معنی بسیار زبون بل مرادف حرام زاده است . (آنندراج ). کمینه . ادنی . سفله . (فرهنگنامه ٔ جدید تألیف رازی ص 40). || کسی را گویند که تعلیمی در دست گرفته به عادت فرنگیان چابک راه رود و لیکن از هنر...
-
حسام خویی
لغتنامه دهخدا
حسام خویی . [ ح ُ م ِ خ ُ ] (اِخ ) حسام الدین حسن بن عبدالمؤمن متخلص به حسام و ملقب به مظفری از شاعران سده ٔ هفتم در ماردین است . او راست : «نصیب الفتیان » در مقابل نصاب الصبیان و «تحفه ٔ حسام » در لغت فارسی به ترکی و «ملتمسات » در 400 رباعی و «قواع...
-
اشترخار
لغتنامه دهخدا
اشترخار. [ اُ ت ُ ] (اِ مرکب ) نوعی ازخار است که شتر آنرا برغبت تمام میخورد و خار شتری همان است . (برهان ) (آنندراج ). نام جنسی از خار باشد که شتر آنرا برغبت تمام چرا کند و آنرا خاراشتر و خارشتر و شترخار نیز گویند. (جهانگیری ). درختی است خُرد خاردار ...
-
مخمر
لغتنامه دهخدا
مخمر. [ م ُ خ َم ْ م ِ ] (ع ص ) پوشاننده . (ناظم الاطباء) (از منتهی الارب ) (از اقرب الموارد). || می گر. (منتهی الارب ) (آنندراج ) (از اقرب الموارد). می گر و کسی که شراب می سازد. (ناظم الاطباء). || کسی که خمیر می کند و خباز و نانوا. (ناظم الاطباء) (ا...
-
اظفارالطیب
لغتنامه دهخدا
اظفارالطیب . [ اَ رُطْ طی ] (ع اِ مرکب ) در فرهنگنامه مسطور است که اظفارالطیب را بپارسی ناخن پریان گویند و آن دارویی است . (مؤید الفضلاء). دولع. هندی آن نک است . (یادداشت مؤلف ). در فرهنگنامه است که اظفارالطیب حرف (کذا)و آن جانوری است از حشرات بحری...
-
حزین لاهیجی
لغتنامه دهخدا
حزین لاهیجی . [ ح َ ن ِ ] (اِخ ) شیخ محمدعلی بن ابوطالب زاهدی گیلانی اصفهانی است که به شیخ علی حزین شهرت دارد. وی در 1692م . / 1103 هَ . ق . بزاد و در بنارس هند در 1779م . / 1181 هَ . ق . درگذشت . وی خویش را به شیخ زاهد مرشد شیخ صفی منسوب میداشت . در...
-
ابوالعباس
لغتنامه دهخدا
ابوالعباس . [ اَ بُل ْ ع َب ْ با ] (اِخ ) مروزی . ابن جبود. صاحب مجمع الفصحاء گوید: او در زمان مأمون خلیفه ٔ عباسی میزیسته و به سال 200 هَ. ق . درگذشته است و گویند مأمون را در سفر خراسان بفارسی مدح گفته و هزار دینار صلت یافته است و صاحب لباب الالبا...