کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
فرنود پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
فرنود
لغتنامه دهخدا
فرنود. [ ف َ ] (اِ) برهان و دلیل . (برهان ). برساخته ٔ فرقه ٔ آذرکیوان است . (از حاشیه ٔ برهان چ معین ). رجوع به فرهنگ دساتیر ص 257 شود.- فرنودسار . رجوع به فرنودسار شود.
-
جستوجو در متن
-
فرنودسار
لغتنامه دهخدا
فرنودسار. [ف َ ] (اِ مرکب ) کتابی که در جمیع فنون حکمت باشد و معنی آن برهانستان و دلیلستان است ، چه فرنود به معنی دلیل و برهان و سار به معنی جا و مقام بود. (برهان ). برساخته ٔ دساتیر است . (از حاشیه ٔ برهان چ معین ).