کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
فرناباذ پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
فرناباذ
لغتنامه دهخدا
فرناباذ. [ ف َ ] (اِخ ) قریه ٔ بزرگ وآبادانی است در پنج فرسخی مرو. (از معجم البلدان ).
-
فرناباذ
لغتنامه دهخدا
فرناباذ. [ ف ِ ] (اِخ ) یکی از بزرگان ایران است که ظاهراً معاصر اردشیر اول هخامنشی معروف به اردشیر درازدست و پسرش به نام فرناس از نزدیکان این پادشاه بوده است . رجوع به ایران باستان پیرنیا ص 943 شود.
-
فرناباذ
لغتنامه دهخدا
فرناباذ. [ ف ِ ](اِخ ) نام یکی از سرداران بزرگ ایران در زمان اردشیر دوم هخامنشی است که در نبرد ایران برای تسخیر مصر در زمان پادشاه مذکور فرماندهی کل سپاه را داشته است . رجوع به ایران باستان پیرنیا ص 1132 به بعد شود.
-
جستوجو در متن
-
فرناس
لغتنامه دهخدا
فرناس . [ ف َ ] (اِخ ) پسر فرناباذ از درباریان مورد توجه اردشیر درازدست بوده است . رجوع به فرناباذ و نیز رجوع به ایران باستان پیرنیا ص 943 شود.
-
فرنباذ
لغتنامه دهخدا
فرنباذ. [ ف َ ن َ ] (اِخ ) نام قریه ای در پنج فرسنگی مرو. (یادداشت به خط مؤلف ). قریه ٔ بزرگی است در پنج فرسنگی مرو. (از سمعانی ). فرناباذ. رجوع به فرناباذ شود.
-
لاکونی
لغتنامه دهخدا
لاکونی . [ ک ُ ] (اِخ ) نام ولایتی از شبه جزیره ٔ پلوپونز. این ولایت و همچنین ولایت مسنی در لشکرکشی اردشیر دوم به آسیای صغیر و لاسدمون بدست فرناباذ در بهار سال (393 ق .م .) بتلافی غارت ها و خرابیهایی که لاسدمونیها در آسیای صغیر کرده بودند غارت شد. نی...
-
اخریس
لغتنامه دهخدا
اخریس . [ اُ خ ُ ] (اِخ ) مان ِتُن ، پس از نفریت فرعون مصر، اخریس را فرعون مصر دانسته است . دیودور آخریس و ابوریحان در آثارالباقیه اوخوروس آورده اند. وی با اِواُگراس ، که در سالامین قبرس بر اردشیر هخامنشی یاغی شده بود، بر ضد او همدست شد و به پی سیدیا...
-
داتام
لغتنامه دهخدا
داتام . (اِخ ) پسر کامیسار از مردم کاریه حاکم لک و سیری (قسمتی از کاپادوکیه و مجاور کیلیکیه ) بعهد اردشیر دوم هخامنشی . مادر داتام سکائی بود و خود در عداد پادشاهان کاپادوکیه (ایران باستان ج 3 ص 2129) منظور است و پس از آنکه پدر وی هنگام سفر جنگی اردشی...
-
پلوپونز
لغتنامه دهخدا
پلوپونز. [ پ ِ ل ُپ ُ ن ِ ] (اِخ ) (جنگ ...) این نام بجنگ تاریخیی که از سال 431 تا 404 ق . م . بین اسپارت و آتن ادامه یافت و بتخریب آتن منتهی شد اطلاق میگردد. چند واقعه ٔ فرعی از قبیل مداخله ٔ آتن در مشاجرات کرسیر و کرنت موجب خصومت و مجادله گردید ولی...
-
داریوش دوم
لغتنامه دهخدا
داریوش دوم . [ دارْ ش ِ دُوْ وُ ] (اِخ ) نام وی اخس بود و پس از جلوس بر تخت پادشاهی خود را داریوش خواند. توسیدید، پلوتارک و ژوستن نام او را «داری یس » نوشته اند. مسعودی او را دارأبن بهمن اسفندیار نام برده و طبری و حمزه ٔ اصفهانی او را پسر اردشیربن ب...