کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
فرموشیدن پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
فرموشیدن
لغتنامه دهخدا
فرموشیدن . [ ف َ دَ ] (مص ) فراموشیدن . فراموش کردن . (یادداشت به خط مؤلف ) : که شهر و راه مینو رامفرموش سخنهایم به گوش دلت بنیوش . فخرالدین اسعد.نفرموشم ز دل یاد تو هرگزنه روز رزم و نه روز هزاهز. فخرالدین اسعد.رجوع به فراموشیدن شود.
-
جستوجو در متن
-
فرموش
لغتنامه دهخدا
فرموش . [ ف َ ] (اِ) به معنی فراموش است که از یاد رفتن و در خاطر نماندن باشد. (برهان ) : بخور کاین جام شیرین نوش بادت بجز شیرین همه فرموش بادت . نظامی .ترکیب ها:- فرموش شدن . فرموش کار. فرموش کردن . فرموشی . فرموشیدن . رجوع به هر یک از این مدخل ها ش...