کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
فرطسة پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
فرطسة
لغتنامه دهخدا
فرطسة. [ ف َ طَ س َ ] (اِخ ) دهی است به مصر. (منتهی الارب ). فرطسا. رجوع به فرطسا شود.
-
فرطسة
لغتنامه دهخدا
فرطسة. [ ف َ طَ س َ ] (ع مص ) کشیدن خوک فرطیسة (بینی ) خود را و دراز کردن آن . (منتهی الارب ). کشیدن خنزیر فرطوسه ٔ خود را. (اقرب الموارد).
-
جستوجو در متن
-
فرطسا
لغتنامه دهخدا
فرطسا. [ ف َ طَ ] (اِخ ) قریه ای است در مصر در نزدیکی اسکندریه . (معجم البلدان ). فرطسة. رجوع به فرطسة شود.