کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
فرخجستگی پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
فرخجستگی
لغتنامه دهخدا
فرخجستگی . [ ف َ خ ُ ج َ ت َ / ت ِ ] (حامص مرکب ) مبارکی . فرخی .خجستگی . میمنت . (یادداشت به خط مؤلف ) : ارجو که فرخی بود و فرخجستگی و ایزد به کار ملک مر او را بود معین . فرخی .رجوع به فرخجسته و خجستگی شود.
-
جستوجو در متن
-
فرخی
لغتنامه دهخدا
فرخی . [ ف َرْ رُ ] (حامص ) مبارکی . میمنت . یمن . خجستگی . فرخندگی . (یادداشت به خط مؤلف ). کامیابی : از هیچ جنگ روی نگردانیده بود الا به فرخی و فیروزی . (تاریخ بلعمی ).کز او فرخی بود و پیروزیش همان کام و نام و دل افروزیش . فردوسی .بدین خرمی و خوشی...
-
ارجو
لغتنامه دهخدا
ارجو. [ اَ ] (ع فعل ) امیدوارم . (مؤید الفضلاء). امید دارم : قاف تا قاف همه ملک جهان زان تو بادخود همین دان که بود ارجو ان شاء اﷲ. منوچهری .تکیه بر همت و مروت توست طمع من وفا شود ارجو. سوزنی .- ارجو که ؛ امیدوارم که : نوعاشقم و از همه خوبان زمانه د...