کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
فرح آباد سهیل پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
فرح آباد سهیل
لغتنامه دهخدا
فرح آباد سهیل . [ف َ رَ س ُ هَِ ] (اِخ ) ده مخروبه ای است از بخش حومه ٔشهرستان نائین . (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 10).
-
واژههای مشابه
-
کول فرح
لغتنامه دهخدا
کول فرح . [ ف َ رَ ] (اِخ ) دهی از دهستان ایذه که در شهرستان اهواز واقع است و 140 تن سکنه دارد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 6).
-
فرح بخش
لغتنامه دهخدا
فرح بخش . [ ف َ رَ ب َ ] (نف مرکب ) فرح انگیز. شادی بخش . رجوع به ترکیبات فرح شود.
-
فرح زاد
لغتنامه دهخدا
فرح زاد. [ ف َ رَ ] (اِخ ) دهی است جزء بخش شمیران شهرستان تهران ، واقع در 9هزارگزی باختر تجریش و 12هزارگزی تهران . ناحیه ای است واقع در دامنه ٔ کوهستان ، سردسیر و دارای 1200 تن سکنه است . از قنات مشروب میشود. در بهار از رودخانه ٔ تنگه یونجه زار نیز ا...
-
ابن فرح
لغتنامه دهخدا
ابن فرح . [ اِ ن ُ ف َ رَ ] (اِخ ) شهاب الدین ابوالعباس احمدبن فرح بن احمد لخمی اشبیلی شافعی . مولد او به اشبیلیه به سال 625 هَ .ق . و در 646 اسیر فرنگ شد، و از آنجا بگریخت و به مصر و شام رفته بفراگرفتن علم و ادب پرداخت و پس از آن در شهر دمشق اقامت گ...
-
درکی فرح
لغتنامه دهخدا
درکی فرح . [ دِ ف َ رَ ] (اِخ ) دهی است از دهستان حومه ٔ بخش مرکزی شهرستان شیراز واقع در 2 هزارگزی جنوب باختری شیراز. آب آن از قنات وراه آن فرعی است . (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 7).
-
بیت فرح
لغتنامه دهخدا
بیت فرح . [ ب َ / ب ِ ت ِ ف َ رَ ] (اِخ ) نزد علمای احکام ، هرسیاره ای را در خانه فرح و مسرت است و از این رو آن خانه را بیت فرح آن ستاره گویند. مثلاً بیت فرح قمر خانه ٔ سیم است مقابل بیت ترح . (یادداشت بخط مؤلف ).
-
واصف فرح آبادی
لغتنامه دهخدا
واصف فرح آبادی . [ ص ِف ِ ف َ رَ ] (اِخ ) حکیم اشرف حسین پسر حکیم اصغر حسین متوفی در 1292 هَ . ق . شاعری است و برای دیدن شرح حال وی رجوع شود به «فرهنگ سخنوران » دکتر خیامپور و «شمع انجمن » امیرالملک سیدمحمد صدیق حسن خان بهادر.
-
جستوجو در متن
-
کاتبی ترشیزی
لغتنامه دهخدا
کاتبی ترشیزی . [ ت ِ ی ِ ت ُ ] (اِخ ) محمدبن عبداﷲ ملقب به شمس الدین . دولتشاه سمرقندی در طبقه ٔ ششم از تذکره ٔ خود احوال او را ذیل عنوان «قدوةالفضلاء و اُسوةالشعراء مولانا محمد کاتبی نوراﷲ مرقده » چنین نویسد:هدایت ازلی در شیوه ٔ سخن گذاری مساعد طبع ...