کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
فتیت پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
فتیت
لغتنامه دهخدا
فتیت . [ ف َ ] (ع ص ، اِ) کوفته و ریزه ریزه کرده . (منتهی الارب ). فَتوت . (اقرب الموارد). || نان ریزه . (منتهی الارب ) (اقرب الموارد). نان خشک است که بسیار نرم ساییده باشند و مستعمل آن از نان گندم است . قلیل الغذا و مخفِّف رطوبت معده و مولد ریاح و س...
-
واژههای همآوا
-
فتیة
لغتنامه دهخدا
فتیة. [ ف َ تی ی َ ] (ع ص ) مؤنث فَتّی . ج ، فِتاء، افتاء. (اقرب الموارد) (منتهی الارب ).
-
فتیة
لغتنامه دهخدا
فتیة. [ ف ِت ْ ی َ ] (ع اِ) ج ِ فتی .(اقرب الموارد) (منتهی الارب ). رجوع به فَتی ̍ شود.
-
جستوجو در متن
-
فتیتة
لغتنامه دهخدا
فتیتة. [ ف َ ت َ ] (ع اِ) یک قطعه از چیز ریزه ریزه شده ، و آن اخص از فتیت است . (اقرب الموارد). رجوع به فتیت شود.
-
فتوت
لغتنامه دهخدا
فتوت . [ ف َ ] (ع ص ) کوفته . فتیت . || ریزه ریزه نموده . (منتهی الارب ) (اقرب الموارد). || (اِ) نان فتیر. (فهرست مخزن الادویه ).
-
مفتوت
لغتنامه دهخدا
مفتوت . [ م َ ] (ع ص ) ریزه ریزه نموده شده . (آنندراج ) (ازمنتهی الارب ). شکسته شده و ریزریزشده . (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد). ریزاننده . ریزریزکرده . فتیت . مکسوره . (یادداشت به خط مرحوم دهخدا). || شکافته شده . (آنندراج ) (ناظم الاطباء) (از منت...
-
تفتی
لغتنامه دهخدا
تفتی . [ ت َ ف َت ْ تی ] (ع مص ) جوانی نمودن . (تاج المصادر بیهقی ) (زوزنی ). || بازایستادن دختر از لهو و بازی با کودکان ،یقال : فتیت البنت فتفت . (منتهی الارب ) (آنندراج ) (از ناظم الاطباء). در خانه مقیم شدن و پردگی گردیدن و بازایستادن دختر از بازی ...