کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
فتادگی پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
فتادگی
لغتنامه دهخدا
فتادگی . [ ف ُ / ف ِ دَ / دِ ] (حامص ) افتادگی : یک لحظه در آن فتادگی ماندبرجست به چرخ و سر برافشاند. نظامی .رجوع به افتادگی وافتادن شود.
-
جستوجو در متن
-
صانع
لغتنامه دهخدا
صانع. [ ن ِ ] (اِخ ) شاعری است و صاحب صبح گلشن گوید: (صانع شاه جهان آبادی ) شاه نذرعلی نام داشت ، درویشی صوفی مشرب بود و بر سجاده ٔ توکل و استغنا پا میگذاشت ، برای تماشای صنعت صانع بیچون از دهلی به لکهنو و از آنجا به بنارس شد و در سنه ٔ ثمانین ومائة ...