کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
فاسولیا پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
فاسولیا
لغتنامه دهخدا
فاسولیا. (معرب ، اِ) لوبیا. رجوع به فاسلو شود.
-
جستوجو در متن
-
فاسلو
لغتنامه دهخدا
فاسلو. [ ] (معرب ، اِ) به یونانی لوبیاست . فاصولیا. (ازفهرست مخزن الادویه ). فاسولیا. فاسیولن . اصوفورون .
-
فاسیولن
لغتنامه دهخدا
فاسیولن . [ ل ُ ] (معرب ، اِ) لوبیای سفید. اصوفورون . (یادداشت بخط مؤلف ). رجوع به فاسولیا و فاسلو شود.