کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
فارس میدان پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
فارس میدان
لغتنامه دهخدا
فارس میدان . [ رِ س ِ م ِ ] (اِخ ) تیره ای از قشقایی . (جغرافیای سیاسی کیهان ص 79). مرکب از 2000 خانوار است و مسکن آنها در پادنا میباشد.
-
واژههای مشابه
-
فارس الشدیاق
لغتنامه دهخدا
فارس الشدیاق . [ رِ سُش ْ ش َدْ ] (اِخ ) احمد فارس الشدیاق . یکی از بزرگترین ادبای متأخر لبنان است که صاحب تألیفات بسیار در دستور، لغت ، صرف و نحو، معانی و بیان و بدیع زبان عرب ، و نوشته هایی در نحو زبان انگلیسی و دستور زبان فرانسوی است . همچنین کت...
-
فارس العرب
لغتنامه دهخدا
فارس العرب . [ رِ سُل ْ ع َ رَ ] (ع اِ مرکب ) رجوع به فارس عرب شود.
-
فارس الفرسان
لغتنامه دهخدا
فارس الفرسان . [ رِ سُل ْ ف ُ ] (اِخ ) رجوع به مهلب شود.
-
فارس الماء
لغتنامه دهخدا
فارس الماء. [ رِ سُل ْ ] (ع اِ مرکب ) سطراطیقوس است . (تحفه ٔ حکیم مؤمن ). سطراطیمرس و سطراطیوطس نیز آمده . (فهرست مخزن الادویه ).
-
فارس حلیمة
لغتنامه دهخدا
فارس حلیمة. [ رِ ح َ م َ ] (اِخ ) نام نهمین از ملوک معد، و او را اعور و سائح نیز گویند.
-
فارس صهیون
لغتنامه دهخدا
فارس صهیون . [ رِ س ُ ص َهَْ ] (اِخ ) دکتر صهیون . پزشکی است که کتاب الشذور الذهبیة فی الموارد الطبیةرا نوشته است . (از معجم المطبوعات ج 2 ستون 1427).
-
فارس عرب
لغتنامه دهخدا
فارس عرب . [ رِ س ِ ع َ رَ ] (ترکیب اضافی ، اِ مرکب ) نزد بلغا آن است که الفاظ عربی را به رسم مترسلان بی خلط پارسی ترکیب کند و تتمه ٔ هر مقدمه کلامی راترتیب عربی تمام گرداند. این صنعت از مخترَعات حضرت امیرخسرو دهلوی است . در اعجاز خسروی میفرماید که ب...
-
ابن فارس
لغتنامه دهخدا
ابن فارس . [ اِ ن ُ رِ ] (اِخ ) ابوالحسن یا ابوالحسین احمدبن فارس بن زکریابن محمدبن حبیب الرازی اللغوی . در اقسام علوم خاصه در لغت امام بود و کتاب مجمل او در لغت عرب با همه ٔ اختصار حاوی فوائد جَمّه است . او اصلاً از مردم ری بود و بقزوین علم و ادب فر...
-
ابناء فارس
لغتنامه دهخدا
ابناء فارس . [ اَ ءِ ] (اِخ ) رجوع به ابناء شود.
-
جزایر فارس
لغتنامه دهخدا
جزایر فارس . [ ج َ ی ِ رِ فا ] (اِخ ) نام جزایریست که در خلیج فارس واقع شده و به ایران تعلق دارد و مهمترین جزایر خلیج فارس که بترتیب از تنگه ٔ هرمز تا دهانه ٔ شطالعرب قرار گرفته اند عبارتند از: جزیره ٔ لارک ، جزیره ٔ قشم ، جزیره ٔ هنگام ، جزیره ٔ ابو...
-
دریای فارس
لغتنامه دهخدا
دریای فارس . [ دَرْ ی ِ ] (اِخ ) دریای پارس . خلیج فارس .رجوع به خلیج فارس و دریای پارس در ردیف خود شود.
-
رمون فارس
لغتنامه دهخدا
رمون فارس . [ ؟م ْ م َ ؟ ] (اِخ ) (انار غضب ) یکی از منازل بنی اسرائیل است در دشت اعد. (قاموس کتاب مقدس ).
-
شهرت فارس
لغتنامه دهخدا
شهرت فارس . [ ش ُ رَ ت ِ ] (اِخ ) شیخ حسن شاعر، که در اصل عرب بود ولی در فارس بسر میبرد و شغل پزشکی داشت و سرانجام به هندوستان رفت . (از مجمعالفصحاء ج 2 ص 250).