کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
فائیة پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
فائیة
لغتنامه دهخدا
فائیة. [ ی َ ] (ع ص ، اِ) جای بلند گسترده . (آنندراج ). جایگاه مرتفع منبسط. (از اقرب الموارد).
-
جستوجو در متن
-
احمر
لغتنامه دهخدا
احمر. [ اَم َ ] (اِخ ) خلف بن حیان مکنی بابی محرز. مولی ابی بردةبلال بن ابی موسی الاشعری . رجوع به ابومحرز خلف ... شود و ابن سلام حکایت کرد که خلف الاحمر گفت که : من نام بشاربن برد میشنیدم ولی او را ندیده بودم روزی ذکر او و بیان سرعت جواب و جودت شعر ...
-
کاتب بغدادی
لغتنامه دهخدا
کاتب بغدادی . [ ت ِ ب ِ ب َ ] (اِخ ) حسین بن احمدبن حجاج یا احمدبن محمدبن جعفربن حجاج شیعی امامی کاتب بغدادی نیلی مکنی به ابوعبداﷲ معروف به ابن الحجاج ، ادیبی است فاضل و شاعری ماهر و با سیدمرتضی و سید رضی معاصر و در عهد دیالمه از اکابر و از شعرای صمی...