کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
فائز فاطمی پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
فائز فاطمی
لغتنامه دهخدا
فائز فاطمی . [ ءِ زِ طِ ] (اِخ ) رجوع به فائز بنصر اﷲ شود.
-
واژههای مشابه
-
فائز شدن
لغتنامه دهخدا
فائز شدن . [ ءِ ش ُ دَ ] (مص مرکب ) خلاص شدن . نجات یافتن . رستگار شدن . || به کام دل رسیدن . || دست یافتن . || استنباط کردن . || کسب کردن . || غلبه کردن .
-
فائز کردن
لغتنامه دهخدا
فائز کردن . [ ءِ ک َ دَ ] (مص مرکب ) رسانیدن به چیزی . || به مراد رسانیدن . موفق کردن .
-
فائز صاحب مصر
لغتنامه دهخدا
فائز صاحب مصر.[ ءِ ح ِ ب ِ م ِ ] (اِخ ) رجوع به فائز بنصر اﷲ شود.
-
جستوجو در متن
-
ابوالقاسم
لغتنامه دهخدا
ابوالقاسم . [ اَ بُل ْ س ِ ] (اِخ ) علی بن اسماعیل ، فائز. خلیفه ٔ فاطمی مصر. رجوع به فائز... شود.
-
ابوالقاسم
لغتنامه دهخدا
ابوالقاسم . [ اَ بُل ْ س ِ ] (اِخ ) فائز. عیسی بن اسماعیل ملقب بظافر خلیفه ٔ فاطمی مصر. رجوع به فائز... شود.
-
الفائز بنصرا
لغتنامه دهخدا
الفائز بنصرا. [ اَ ءِ زُ ب ِ ن َ رِل ْ لاه ] (اِخ ) عیسی بن الظافرباﷲ مکنی به ابوالقاسم از خلفای فاطمی متوفی به سال 555 هَ . ق . رجوع به فائز بنصراﷲ و معجم الانساب ج 1 ص 145 شود.
-
عیسی
لغتنامه دهخدا
عیسی . [ سا ] (اِخ ) ابن اسماعیل الظافربن حافظ عبیدی فاطمی ، مکنی به ابوالقاسم و ملقب به الفائز بنصر اﷲ. از خلفای فاطمی مصر بود. وی بسال 544 هَ . ق . در قاهره متولد شد و در سال 555 در همان شهر درگذشت . رجوع به فائز بنصر اﷲ و مآخذ ذیل شود: الاعلام زرک...
-
صالح
لغتنامه دهخدا
صالح . [ ل ِ ] (اِخ ) (ملک ...) وی وزیر الفائز بنصراﷲ از ملوک اسماعیلیه ٔ مصر است . در دستور الوزراء آرد: چون الظافر باللّه [ خلیفه ٔ اسماعیلی مصر ] در خانه ٔ عباس [ وزیر او ] کشته شد فرزند وی الفایز بنصراﷲ بر مسند حکومت نشست و زمام امور وزارت را در ...