کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
غیوث پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
غیوث
لغتنامه دهخدا
غیوث . [ غ ُ ] (اِخ ) بطنی است از صبیحیین . رجوع به صبح الاعشی ج 1 ص 323 شود.
-
غیوث
لغتنامه دهخدا
غیوث . [ غ ُ ] (ع اِ) ج ِ غَیث . (اقرب الموارد) (تفلیسی ) (المنجد). بارانها. (آنندراج ) : فلسفیی گفت چون دانی حدوث حادثی ابر چه داند غیوث . مولوی (مثنوی ).رجوع به غَیث شود.
-
واژههای همآوا
-
قیوص
لغتنامه دهخدا
قیوص . [ ق ُ ] (ع ص ، اِ) ج ِقَیص ، بانگ کننده . (منتهی الارب ). رجوع به قیص شود.
-
جستوجو در متن
-
اغیاث
لغتنامه دهخدا
اغیاث . [ اَ ] (ع اِ) ج ِ غَیث ، بمعنی باران و جز آن . (از اقرب الموارد) (المنجد). غُیوث . (اقرب الموارد).
-
فلسفی
لغتنامه دهخدا
فلسفی . [ ف َ س َ ] (ص نسبی ) منسوب به فلسفه . فیلسوف . (یادداشت مؤلف ). حکیم و دانشمند، و این منسوب است به فلسفة که به معنی حکیم و دانشمند شدن است . (غیاث از منتخب ) : هست طبیب ِ بزرگ و هست منجم فلسفی و هندسی و صاحب سؤدد. منوچهری .وز فلسفی و مانوی...
-
غیث
لغتنامه دهخدا
غیث . [ غ َ ] (ع مص ) باران بارانیدن . (مصادر زوزنی ). باران فرستادن . (تاج المصادر بیهقی ). بارانیدن خدای باران را در بلاد. (منتهی الارب ) (آنندراج ) (از اقرب الموارد). || باران باریدن . (مصادر زوزنی ) (ترجمان القرآن علامه ٔجرجانی تهذیب عادل ). رسید...