کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
غیطول پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
غیطول
لغتنامه دهخدا
غیطول . [ غ َ ] (ع اِ) آوازهای آمیخته باهم ، و غوغا.(منتهی الارب ) (آنندراج ) (از تاج العروس ). || تاریکی برهم نشسته . تاریکی . (منتهی الارب ) (آنندراج ). ظلمت متراکم . ج ، غَیاطیل . (از اقرب الموارد).
-
واژههای همآوا
-
قیتول
لغتنامه دهخدا
قیتول . (ترکی - مغولی ، اِ) محلی برای استراحت اردو. || لشکرگاه . اردو. (فرهنگ فارسی معین ) : امرا و لشکریان که بر در سراپرده و قیتول پادشاهی جمع شده اند، اصلاً اثری از پادشاه نمی یابند. (فرهنگ فارسی معین از عالم آرا ص 834).
-
قیطول
لغتنامه دهخدا
قیطول . [ ق َ ] (اِ) قلعه . حصار. (فرهنگ فارسی معین ).
-
قیطول
لغتنامه دهخدا
قیطول . [ ق َ ] (اِخ ) دهی است از دهستان بخش هرسین شهرستان کرمانشاهان ، این ده فعلاً مخروبه است . (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 5).
-
قیطول
لغتنامه دهخدا
قیطول . [ ق َ ] (اِخ ) دهی است از دهستان کفرآور بخش گیلان شهرستان شاه آباد، سکنه ٔ آن 150 تن . آب آن از هفت چشمه و رودخانه ٔ کفرآور. محصول آن غلات ، پنبه ، توتون و شغل اهالی آنجا زراعت و گله داری است . مردم این ده از طایفه ٔ مینشی هستند که در همان ده...
-
جستوجو در متن
-
تاریکی
لغتنامه دهخدا
تاریکی . (حامص ) (از: تاریک + «َی »، پسوند مصدری ) پهلوی تاریکیه ، گیلکی تاریکی ، فریزندی و نطنزی تاریکی ، یرنی تاریکی ، گورانی تاریکی . ظلمت . تیرگی . سیاهی . (حاشیه ٔ برهان قاطع چ معین ). و بدین معنی در آنندراج نیز آمده است ضد روشنی . تیرگی و سیاهی...