کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
غیر قابل تحمل پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
واژههای مشابه
-
من غیر
لغتنامه دهخدا
من غیر. [ م ِ غ َ ] (حروف جر + اسم ) کلمه ٔ نفی یعنی بدون و بجز. (ناظم الاطباء).
-
ابوبنات غیر
لغتنامه دهخدا
ابوبنات غیر. [ اَ بو ب َت ِ غ َ ] (ع ص مرکب ) سخت دروغزن . کذّاب . (المزهر).
-
بنات غیر
لغتنامه دهخدا
بنات غیر. [ ب َ ت ُ ی َ ] (ع اِ مرکب ) کذب . باطل . || دواهی . (از المرصع).
-
جستوجو در متن
-
ناکشیدنی
لغتنامه دهخدا
ناکشیدنی . [ ک َ / ک ِ دَ ] (ص لیاقت ) که قابل کشیدن نیست . که نتوان آن را کشید. || نابردنی . غیرقابل تحمل . تحمل ناکردنی . رجوع به کشیدنی شود.
-
ناهموار آمدن
لغتنامه دهخدا
ناهموار آمدن . [ هََ م ْ م َ دَ ] (مص مرکب ) گران آمدن . دشخوار آمدن . قابل تحمل نبودن .- ناهموار آمدن سخن یا عملی ؛ سخت گران آمدن آن . ملایم طبع و قابل تحمل نبودن آن .
-
تحمل
لغتنامه دهخدا
تحمل . [ ت َ ح َم ْ م ُ ] (ع مص ) از منزل برداشتن . (تاج المصادر بیهقی ) (زوزنی ). تحمل قوم ؛ کوچ کردن آنان و قرار دادن بارهای خود بر شتران بقصد رحیل . (قطر المحیط) (از اقرب الموارد). ارتحال . (منتهی الارب ). کوچ کردن . (ناظم الاطباء). || بار برداشتن...
-
عرنة
لغتنامه دهخدا
عرنة. [ ع ِ ن َ ](ع اِ) رگهای بینی . (منتهی الارب ). رگها و عروق عرتن . (از اقرب الموارد). || چوب درخت ظمخ . (منتهی الارب ). واحد «عرن » و آن درخت ظِمح می باشد که به شکل درخت دلب و چنار است و چوب گازران را از آن می برند و در زمین فرومی کنند تا لباس ر...
-
ژناترپین
لغتنامه دهخدا
ژناترپین . [ ژِ رُ ] (فرانسوی ، اِ) نام داروئی که در طب بکار است . دانشمندانی چون ماکس ، یولونوسکی و نیتزبرگ به کشف ژنالکالوئیدها موفق شدند. این داروها تمامی خواص آلکالوئیدها را دارا هستند ولی سمیت آنها بسیار کمتر است . ژناتروپین تمام خواص آتروپین را...
-
راه آبی
لغتنامه دهخدا
راه آبی . [ هَِ ] (ترکیب وصفی ، اِ مرکب ) درنقاط مختلف جهان برای ایجاد سهولت و سرعت در کار مسافرت یا حمل و نقل از اقیانوسها و دریاها و دریاچه هاو برخی از رودخانه ها که قابل کشتیرانی هستند استفاده میشود و نیز در برخی جاها با کندن کانال دریایی رابدریا ...
-
دانی
لغتنامه دهخدا
دانی . (پسوند) دان . (در تداول عوام ) محل . جا. چون چیزی را از چوب وفلز و شیشه و بلور کنند و قابل حمل و نقل باشد بیشتر با «دان » از آن تعبیر کنند. نمکدان . قنددان . زبیل دان . آشغال دان . خاکروبه دان . و چون از خاک و خشت و سنگ و مانند آن کنند و قابل ...
-
زانتیپ
لغتنامه دهخدا
زانتیپ . (اِخ ) کسانتیپوس . نام همسر سقراط است . وی در تاریخ به بدخوئی شهرت یافته است . سقراط خود در این باره به شاگردان و مریدان میگفته است : «ترجیح دادم که زانتیپ شریک زندگیم باشد تا به بردباری عادت کنم ، زیرا با او بسر آوردن مرا با تحمل ناگواریها ...
-
ناگوار
لغتنامه دهخدا
ناگوار. [ گ ُ ] (ص مرکب ) (از: نا، نفی ، سلب + گوار = ناگور = ناگوارد = ناگورد). (حاشیه ٔ برهان قاطع چ معین ). ناگوارا. ناگواره . ناگوارد. ضد گوارا. چیز بدهضم که زود گوارا نشود. (از آنندراج ). ناهاضم . (غیاث اللغات ). طعام ناپخته در معده را گویند. (ب...
-
کلرومیستین
لغتنامه دهخدا
کلرومیستین . [ کْل ُ / ک ُ ل ُ رُ س ِ ] (انگلیسی ، اِ) آنتی بیوتیکی است که از قارچی از دسته ٔ کفک ها بنام استرپتومسیس ونزوئلا حاصل می شود. امروزه کلرومیستین را از کفک نامبرده بصورت خالص و متبلور بدست می آورند. این آنتی بیوتیک بر روی میکربهای گرم مثبت...
-
هضم
لغتنامه دهخدا
هضم . [ هََ ] (ع مص ) انبوهی کردن بر گروهی . || فروآمدن بر گروهی . (منتهی الارب ). || شکستن . (اقرب الموارد). || ستم کردن . (از اقرب الموارد) (منتهی الارب ). || خشم گرفتن بر کسی . || چیزی از حق کسی بازشکستن . (منتهی الارب ). کم کردن چیزی از حق کسی . ...