کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
غیریت پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
غیریت
لغتنامه دهخدا
غیریت . [ غ َ ری ی َ ] (ع مص جعلی ، اِمص ) بینونت و دوتایی . تغییر. غیر بودن . تغایر. دیگرگون بودن . بیگانگی . || نامعلومی و عدم تحقق . (ناظم الاطباء). رجوع به غیر شود. || در اصطلاح ،غیریت مقابل هو هویت است و به چند قسم تقسیم میشود که عبارتند از: غیر...
-
جستوجو در متن
-
عینیت
لغتنامه دهخدا
عینیت . [ ع َ نی ی َ ] (ع مص جعلی ، اِمص ) وحدت . اتحاد. بودن یک امر عین دیگری . مقابل غیریت . و رجوع به غیریت شود.
-
جزاویی
لغتنامه دهخدا
جزاویی . [ ج ُاو ] (حامص مرکب ) غیریّت . (دانشنامه ٔ علایی ص 96).
-
مغایرت
لغتنامه دهخدا
مغایرت . [ م ُ ی َ / ی ِ رَ ] (از ع ، اِمص ) مخالفت . بیگانگی . جدایی . (ناظم الاطباء). مُغایَرَة. غیریت . دوگانگی . (از یادداشت به خط مرحوم دهخدا) : مادام که از مغایرت طالب و مطلوب اثری باقی باشد محبت ثابت بود. (اوصاف الاشراف ص 49). و رجوع به مغایرة...
-
اندر
لغتنامه دهخدا
اندر. [ اَ دَ ] (پساوند) افاده ٔ معنی غیریت می کندچون با مادر و پدر و خواهر و برادر ترکیب کنند همچومادراندر و پدراندر و خواهراندر و برادراندر. (برهان قاطع). افاده ٔ معنی غیریت میکند چنانکه مادراندر وپدراندر و برادراندر و خواهراندر و دختراندر یعنی نام...
-
شهود
لغتنامه دهخدا
شهود. [ ش ُ ] (ع مص ) حاضر شدن . (از منتهی الارب ) (المصادر زوزنی ). حاضر آمدن . (ترجمان علامه ٔ جرجانی ) (دهار) (تاج المصادر بیهقی ). دیدن . معاینه . عیان . پیدا. آشکارا. حضور. مقابل غیب . (یادداشت مؤلف ). || شهود الناقة؛ آثار ولادت آن است از خون و...
-
بیگانگی
لغتنامه دهخدا
بیگانگی .[ ن َ / ن ِ ] (حامص ) صفت بیگانه . چگونگی بیگانه . (یادداشت مؤلف ). غیریت . مقابل خودی . عدم آشنایی . (از ناظم الاطباء). مقابل یگانگی . (یادداشت مؤلف ). ناآشنایی . ناشناسی . || غربت . بیگانه بودن . اجنبی بودن . (از ناظم الاطباء) (از یادداش...
-
کمال
لغتنامه دهخدا
کمال . [ ک َ ] (ع اِمص ) تمام . (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء). اسم مصدر است ؛لک کماله ، ای کله . (از اقرب الموارد). تمام . تمامیت . (فرهنگ فارسی معین ). تمامیت . مقابل نقص و تمامی . (یادداشت به خط مرحوم دهخدا). کامل بودن : هم سخاوت را کمال...
-
دگر
لغتنامه دهخدا
دگر. [ دِ گ َ ] (ق ) مخفف «دیگر» است که به معنی باز باشد. چون اضافه به چیزی کنند افاده ٔ غیریت و تکرار و تفنن و تعدد کند. (برهان ) (آنندراج ). لفظ دگر افاده ٔ معنی عطف و تکرار کند چنانچه گویند زید دمی بنشست و دگر برخاست و رفت ، لیکن اکثر چنانست که صد...
-
مثال
لغتنامه دهخدا
مثال . [ م ِ ] (ع اِ) فرمان . (از منتهی الارب ). حکم . (آنندراج ) (غیاث ). حکم و فرمان . ج ، اَمثِلَه و مُثل و مُثُل . (ناظم الاطباء). فرمان پادشاهی و مطلق حکم . (غیاث ) (آنندراج ) : بباید دانست که خواجه خلیفت ماست در هر چه به مصلحت بازگردد و مثال و ...
-
غیر
لغتنامه دهخدا
غیر. [ غ َ ] (ع مص ) دیه دادن . (از اقرب الموارد) . اسم مصدر آن غیرَة است . (متن اللغة) (اقرب الموارد). || رشک بردن . (دهار). رشک خوردن مرد بر زن خود وبرعکس . (از منتهی الارب ). غیرت داشتن شوهر نسبت به زن خود و ناپسند شمردن قصد و نظر بد دیگری را در ز...
-
صوفیه
لغتنامه دهخدا
صوفیه . [ فی ی َ / ی ِ] (اِخ ) پیروان طریقه ٔ تصوف . اهل طریقت . آنان که ازطریق ریاضت و تعبد، طالب راه یافتن به حق و حقیقت اند. گروهی که از اواخر قرن دوم هجری در اسلام پدید گشتند و بخاطر طرز تفکر، لباس ، خوراک ، عبادت و ریاضت مخصوص ، بدین نام معروف گ...
-
باب
لغتنامه دهخدا
باب . (اِخ ) (1236 - 1266هَ . ق .) میرزا علی محمد شیرازی ولادتش در غره ٔ محرم سال هزار و دویست و سی و شش قمری ، و در بیست و هفتم شعبان سال هزار و دویست و شصت و شش قمری در تبریز تیرباران شد و اگر این تاریخ ولادت او درست باشد سن وی در وقت قتل سی بوده ا...