کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
غیاث السلطنة و الدین پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
غیاث السلطنة و الدین
لغتنامه دهخدا
غیاث السلطنة و الدین . [ ثُس ْ س َ طَ ن َ ت ِ وَدْ دی ] (اِخ ) میرزا بایسنقر. رجوع به بایسنقر، میرزا بایسنقر، تاریخ حبیب السیر چ خیام ج 3 ص 596 و 609 و ج 4 ص 22 و 223 و نمونه ٔ خطوط خوش کتابخانه ٔ سلطنتی ایران شود.
-
واژههای مشابه
-
غیاث المستغیثین
لغتنامه دهخدا
غیاث المستغیثین . [ ثُل ْ م ُ ت َ ] (اِخ ) نامی از نامهای باریتعالی به معنی فریادرس فریادخواهان : ندارم طاقت تیمار چندین اغثنی یا غیاث المستغیثین .نظامی .
-
غیاث الملک
لغتنامه دهخدا
غیاث الملک . [ ثُل ْ م ُ ] (اِخ ) ابن نظام الملک ابرقوئی . او راست : کتاب تحفه ٔ بهائی که در قرن هفتم هجری تألیف شده است . رجوع به غزالی نامه تألیف همایی ص 184 (حاشیه ) شود.
-
غیاث شیرازی
لغتنامه دهخدا
غیاث شیرازی . [ ث ِ ] (اِخ ) رجوع به غیاث حلوایی شود.
-
غیاث طبیب
لغتنامه دهخدا
غیاث طبیب . [ ث ِ طَ ] (اِخ ) رجوع به غیاث الطبیب شود.
-
غیاث کاشانی
لغتنامه دهخدا
غیاث کاشانی . [ ث ِ ] (اِخ ) رجوع به غیاث نجومی شود.
-
غیاث هروی
لغتنامه دهخدا
غیاث هروی . [ ث ِ هَِ رَ ] (اِخ ) رجوع به غیاث قافیه شود.
-
غیاث یزدی
لغتنامه دهخدا
غیاث یزدی . [ ث ِ ی َ ] (اِخ ) رجوع به غیاث نقشبند شود.
-
غیاث آباد
لغتنامه دهخدا
غیاث آباد. (اِخ ) ده کوچکی است از دهستان نوق شهرستان رفسنجان که در 40هزارگزی شمال باختری رفسنجان ، کنار راه مالرو رفسنجان به بافق واقع است . پنج خانوار سکنه دارد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 8).
-
حافظ غیاث
لغتنامه دهخدا
حافظ غیاث . [ ف ِ ] (اِخ ) رجوع به ابومنصور حافظ غیاث بن مقیم سلمی کوفی شود.
-
جستوجو در متن
-
بباوی
لغتنامه دهخدا
بباوی . [ ] (اِخ ) غالی الدویری . او راست : السلطنة و الحریه و فلسفة الحیاة(ترجمه ای از کتاب تولستوی ). (از معجم المطبوعات ).
-
رامپوری
لغتنامه دهخدا
رامپوری . (اِخ ) محمد غیاث الدین بن جلال الدین رامپوری (مصطفی آبادی ) از مردم مصطفی آباد ایالت اگره و اود هند و مؤلف فرهنگ غیاث اللغات . رجوع به غیاث اللغات و محمدبن جلال الدین در همین لغت نامه شود.
-
جمال الدین
لغتنامه دهخدا
جمال الدین . [ ج َ لُدْ دی ](اِخ ) ابن قیمار از وزیران سلاجقه در دولت مغیث الدین و غیاث الدین سلجوقی است . رجوع به حبیب السیر شود.