کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
غَنَمِي پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
واژههای مشابه
-
غنمی
لغتنامه دهخدا
غنمی . [ غ َ ] (اِخ ) ابن مالک نجار. از انصار بود. (از تاج العروس ).
-
غنمی
لغتنامه دهخدا
غنمی . [ غ َ ] (اِخ ) سهل بن رافعغنمی خزرجی از جمله ٔ انصار بود. (از تاج العروس ).
-
غنمی
لغتنامه دهخدا
غنمی . [ غ َ ن َ ] (ص نسبی ) منسوب به غَنَم . رجوع به غَنَم شود. || آنکه طبیعت و خصیصه ٔگوسفند را داشته باشد. گوسفندصفت . (دزی ج 2 ص 229).
-
جستوجو در متن
-
محرز
لغتنامه دهخدا
محرز. [ م ُ رِ ] (اِخ ) ابن فضلةبن عبداﷲبن مرة غنمی . صحابی است . جنگ بدر را درک کرد و در جنگ خیبر به سال هفتم هجری کشته شد. (از الاعلام زرکلی ).
-
حسامی لاچین
لغتنامه دهخدا
حسامی لاچین . [ ح ُ ی ِ ] (اِخ ) حسام الدین لاچین بن عبداﷲ ذهبی طرابلسی امیر مشهور به حسامی که در 738 هَ . ق . درگذشته است . او راست : «تحفة المجاهدین فی العمل بالمیادین » در اسب دوانی . (هدیة العارفین ج 1 ص 839). و شاید هم اوست که در تاریخ غازانی نا...
-
مآرب
لغتنامه دهخدا
مآرب . [ م َ رِ ] (ع اِ) ج ِ مَأرَبَة. (ترجمان القرآن ) (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء) (آنندراج ) (اقرب الموارد). نیازها. حاجتها : قال هی عصای اتوکؤا علیها و اهش بها علی غنمی و لی فیها مآرب اخری . (قرآن 18/20). دیگری به قوت عقل بر مطالب و مآرب خویش ...
-
اطناب
لغتنامه دهخدا
اطناب . [ اِ ] (ع مص ) سخت وزیدن باد در غبار. (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء) (آنندراج ). اطناب باد؛ بشدت وزیدن آن در غبار. (از متن اللغة) (از اقرب الموارد). || پی یکدیگر رفتن شتران . (آنندراج ) (منتهی الارب ) (از اقرب الموارد)(ناظم الاطباء). رسیدن برخ...