کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
غورق پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
غورق
لغتنامه دهخدا
غورق . [ غ ُ رُ ] (اِخ ) نام چراگاهی که ملک شمس الدین ساخت . در تاریخ بخارای نرشخی (ص 35) آمده : و پیوسته ٔ شمس آباد چراگاهی ساخت [ ملک شمس الدین ] از جهت ستوران خاصه ، و آن را غورق نام کرد، و آن را دیوارها ساخت بمقدار یک میل ، و اندر وی کاخی و کبوتر...
-
غورق
لغتنامه دهخدا
غورق . [ غ ُ رُ ] (ترکی ، اِ) قورق . قُرُق . غُرُق . رجوع به قورق شود.
-
واژههای همآوا
-
قورق
لغتنامه دهخدا
قورق . [ ق ُ رُ ] (ترکی ، اِ) قُرُق . قوروق . غرق . منعکرده شده : قورق شد گفتگوی می بدان نحوکه ساقی نامه شد از نسخه ها محو. اثر (از آنندراج ).رجوع به قرق شود.
-
قورق
لغتنامه دهخدا
قورق . [ ق ُرِ ] (اِخ ) دهی است از دهستان گاورود بخش کامیاران شهرستان سنندج ، سکنه ٔ آن 390 تن . آب آن از چشمه . محصول آن غلات ، لبنیات و شغل اهالی زراعت و گله داری است .راه مالرو دارد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 5).