کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
غمازی پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
غمازی
لغتنامه دهخدا
غمازی . [ غ َم ْ ما ] (حامص ) وشایت . (مقدمة الادب زمخشری ). غماز بودن . سخن چینی . غمز. نمیمة. رجوع به غَمّاز شود : چو مشک عشق توغماز من شد ای دل و جان بدیع نبود از مشک و عشق غمازی . سوزنی .کسی چه عیب کند مشک را بغمازی ؟ ظهیر فاریابی .از قمر اندوخته...
-
واژههای مشابه
-
غمازی کردن
لغتنامه دهخدا
غمازی کردن . [ غ َم ْ ما ک َ دَ ] (مص مرکب ) سعایت . (ترجمان علامه ٔ جرجانی ). سخن چینی کردن . غَمز. اِمغال . (منتهی الارب ). رجوع به غَمز و غَمّاز شود : حدیث عشق تو پیدا نکردمی بر خلق گر آب دیده نکردی به گریه غمازی . سعدی (بدایع).میسرت نشود عاشقی و ...
-
جستوجو در متن
-
مأثاة
لغتنامه دهخدا
مأثاة. [ م َءْ ] (ع اِمص ) غمازی . مَأثیَة. (منتهی الارب ). غمازی و سخن چینی . (ناظم الاطباء). سعایت . (اقرب الموارد).
-
مأثیة
لغتنامه دهخدا
مأثیة. [ م َءْ ی َ ] (ع اِمص ) غمازی . (منتهی الارب ) (آنندراج ). غمازی و سخن چینی و نمامی . (ناظم الاطباء). سعایت . مأثاة. (اقرب الموارد).
-
ایقال
لغتنامه دهخدا
ایقال . (اِ) غمازی . || خوش آمدگویی . (ناظم الاطباء). رجوع به ایفاغ و ذیل آن شود.
-
سعایة
لغتنامه دهخدا
سعایة. [ س ِ ی َ ] (ع مص ) غمازی و بدی کردن . (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ترجمان القرآن ترتیب عادل بن علی ). غمازی و بدگویی . (غیاث اللغات ). رجوع به سعایت شود.
-
نمیمت
لغتنامه دهخدا
نمیمت . [ ن َ می م َ ] (ع اِمص ) نمیمة. (فرهنگ فارسی معین ). سخن چینی . غمازی . نمامی . رجوع به نمیمة شود.
-
نمامی
لغتنامه دهخدا
نمامی . [ ن َم ْ ما ] (حامص ) غمازی . (غیاث اللغات ) (آنندراج ). غمز. سعایت . سخن چینی .
-
اثایة
لغتنامه دهخدا
اثایة. [ اِ ی َ ] (ع مص ) سخن چینی کردن . (تاج المصادر). غمّازی کردن . سعایت . وشایت . اَثی . اِثاوه . اَثو.
-
خبرآری
لغتنامه دهخدا
خبرآری . [ خ َ ب َ ] (حامص مرکب ) سخن چینی . عمل خبر بردن از جایی بجایی بجهت نمامی . || نمامی . غمازی . سعایت .
-
غمزکاره
لغتنامه دهخدا
غمزکاره . [ غ َ رَ / رِ ] (ص مرکب )آنکه کارش غمازی و سخن چینی باشد. غماز : غمزکاره مباش چون خورشیدتات چون سایه وقف چه نکنند.خاقانی .
-
اثو
لغتنامه دهخدا
اثو. [ اَث ْوْ ] (ع مص ) نمّامی و سخن چینی کسی کردن پیش سلطان یا عام است پیش سلطان باشد یا پیش دیگری : اثوت به و علیه . (منتهی الارب ). غمّازی کردن . غمز کردن . (زوزنی ). اِثاوة. اَثی . اِثایة.
-
ایفاغ
لغتنامه دهخدا
ایفاغ . (ع ص ) غماز. (مدارالافاضل ، از غیاث ) (آنندراج ). || غنوده . || روستایی . || شوخ . (غیاث ) (آنندراج ). || (اِمص ) غمازی . || خوش آمدگویی . (ناظم الاطباء).