کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
غسیلی پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
غسیلی
لغتنامه دهخدا
غسیلی . [ غ َ ] (اِخ ) ابراهیم بن اسحاق بن ابراهیم بن عیسی بن محمدبن مسلمةبن سلیمان بن عبداﷲبن حنظله غسیل بغدادی ، مکنی به ابواسحاق . او از عراقیین ، بنداربن بشار و محمدبن مثنی و عمروبن علی و دیگران روایت کند. در خراسان حدیث کرد و اخبار را تغییر میدا...
-
غسیلی
لغتنامه دهخدا
غسیلی . [ غ َ ] (اِخ ) عبدالرحمن بن سلیمان بن عبدالرحمن بن عبداﷲبن حنظلةبن ابی عامر غسیلی ، برادر مسلمه ٔ انصاری از اهل مدینه . او از سهل بن سعد روایت کند، و عبداﷲبن ادریس از وی روایت دارد. وی به سال 171 و به قولی 172 هَ . ق . درگذشت . (از انساب سمعا...
-
غسیلی
لغتنامه دهخدا
غسیلی . [غ َ لی ی ] (ص نسبی ) منسوب به غسیل ؛ یعنی حنظله که روز احد شهید شد و او را غسیل الملائکة نامیدند. (از انساب سمعانی ورق 409 الف ). رجوع به غسیل الملائکة شود.