کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
غزنو پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
غزنو
لغتنامه دهخدا
غزنو. [ غ َ ن َ ] (اِخ ) نام شهر غزنین که مابین کابل و قندهار واقع است . (برهان قاطع) (آنندراج ). غزنی . غزنه . غزنین . (برهان قاطع). رجوع به غزنین شود : بیش از آن کز شاه غزنو داشت فردوسی طمعریخت گوهر بر ظهوری از شه هندوستان .نورالدین ظهوری (از آنندر...
-
جستوجو در متن
-
غزنی
لغتنامه دهخدا
غزنی . [ غ َ ن َ ] (اِخ ) مخفف غزنین . گویند هزار مدرسه داشته است . (از برهان قاطع). غزنه . غزنین . غزنو. (برهان قاطع). رجوع به غزنین شود. منسوب آن غزنیجی یا غزنیچی است . رجوع به غزنیجی و غزنیچی شود : ز غزنی سوی اندراب آمدم از آسایش ره شتاب آمدم . فر...
-
غزنه
لغتنامه دهخدا
غزنه . [ غ َ ن َ ] (اِخ ) جای گشاده ترین و پاکیزه ترین از بلادها. (منتهی الارب ) (آنندراج ). همان غزنین است . (از برهان قاطع) (آنندراج ) (انجمن آرا) (جهانگیری ). شهر بزرگی است در اوایل هند از سوی خراسان . (از وفیات الاعیان ج 2 ص 57).شهری است در افغان...
-
غزنین
لغتنامه دهخدا
غزنین . [ غ َ ] (اِخ ) صحیح کلمه همان غزنین به نون آخر است و غزنه تلفظ عامه می باشد و مجموع بلاد آن را زابلستان گویند و غزنین قصبه ٔ آن است . شهری بزرگ و ولایت وسیعی در طرف خراسان است و آن حد میان خراسان و هند است در راهی که خیرات بسیاری دارد جز اینک...