کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
غرور و نخوت پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
واژههای مشابه
-
غرور خریدن
لغتنامه دهخدا
غرور خریدن . [ غ ُ خ َ دَ ] (مص مرکب ) متکبرانه رفتار کردن . (ناظم الاطباء). رجوع به غرور شود.
-
غرور خوردن
لغتنامه دهخدا
غرور خوردن . [ غ ُ خوَرْ / خُرْ / خَرْ دَ ] (مص مرکب ) فریب خوردن . گول خوردن . فریفته شدن . غره شدن : سنجر اگر خورد ز نوبت غرورنوبت او بانگ دهل بد ز دور.میرخسرو (از آنندراج ).
-
جام غرور
لغتنامه دهخدا
جام غرور. [ م ِ غ ُ ] (ترکیب اضافی ، اِ مرکب ) کنایه از شراب غرور. هوای نفس . غرور جوانی : کسی ز جام غرور زمانه مست مباد. اوحدی .رجوع به غرور شود.
-
خاکدان غرور
لغتنامه دهخدا
خاکدان غرور. [ ن ِ غ ُ ] (ترکیب اضافی ، اِ مرکب ) کنایه از دنیاست . (شرفنامه ٔ منیری ) (برهان قاطع) (آنندراج ) (انجمن آرای ناصری ) : فشاند دامن همت ز خاکدان غرور.ظهیر فاریابی (از شرفنامه ).
-
خواب غرور
لغتنامه دهخدا
خواب غرور. [ خوا / خا ب ِ غ ُ ] (ترکیب اضافی ، اِ مرکب ) غفلت . خواب غفلت . (آنندراج ) : نمی بود اینقدر خواب غرور دلبران سنگین اگر میداشت آواز شکست شیشه ٔ دلها.صائب (از آنندراج ).
-
جستوجو در متن
-
نخوت انگیز
لغتنامه دهخدا
نخوت انگیز. [ ن َخ ْ /ن ِخ ْ وَ اَ ] (نف مرکب ) که موجب غرور و نخوت شود.
-
غرورانگیز
لغتنامه دهخدا
غرورانگیز. [ غ ُ اَ ] (نف مرکب ) آنچه غرور بینگیزد. آنچه تکبر و نخوت آرد. رجوع به غرور شود.
-
نخوت کده
لغتنامه دهخدا
نخوت کده . [ ن َخ ْ / ن ِخ ْ وَ ک َ دَ / دِ ] (اِ مرکب ) جای غرور. محل تکبر. پر از تکبر و نخوت : زین بزرگان که دماغ همه نخوت کده است نخوتم هست که از جمله بپرسم خبری . واله هروی (از آنندراج ).رجوع به نخوت شود.
-
باد گیسو
لغتنامه دهخدا
باد گیسو. [ دِ ] (ترکیب اضافی ، اِ مرکب ) کنایه از نخوت و تکبر و عظمت باشد مر زنان را چنانکه باد بروت مردان را. (برهان ). کنایه از نخوت و تکبر زنان صاحب حسن است چنانکه باد بروت منسوبست به مردان . (آنندراج ) (انجمن آرا). نخوت و تکبر و عظمت . (ناظم الا...
-
مال مستی
لغتنامه دهخدا
مال مستی . [ م َ ] (حامص مرکب ) غرور و نخوت بواسطه ٔ دولت و ثروت . (ناظم الاطباء) (از جانسون ). و رجوع به مال مست شود.
-
نخوت
لغتنامه دهخدا
نخوت . [ ن َخ ْ / ن ِخ ْ وَ ] (از ع ، اِمص ) تکبر. (غیاث اللغات ) (منتهی الارب ) (دهار) (ناظم الاطباء). بزرگ منشی . خودبینی . خودپرستی . جاه طلبی . تبختر. (ناظم لاطباء). بزرگی . (غیاث اللغات ). ناز. عظمة. عظومت . عظامة. شنخفة. (منتهی الارب ). تعظم . ...
-
لب برزدن
لغتنامه دهخدا
لب برزدن . [ ل َ ب َ زَ دَ ] (مص مرکب ) غرور و نخوت نمودن . (مجموعه ٔ مترادفات ص 256).
-
باد سبلت
لغتنامه دهخدا
باد سبلت . [ دِ س ِ ل َ ] (ترکیب اضافی ، اِ مرکب ) کنایه از نخوت و غرور مخصوص مردانست .(آنندراج : باد بروت ، باد سبلت ). رجوع به باد شود.
-
باد و بروت
لغتنامه دهخدا
باد و بروت . [ دُ ب ُ ] (ترکیب عطفی ، اِ مرکب ) باد بروت . کنایه از عجب و تکبر و غرور و نخوت و کبر و پندار و اعجاب و طنطنه و طمطراق باشد. رجوع به باد بروت شود.