کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
غرواس پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
غرواس
لغتنامه دهخدا
غرواس . [ غ َرْ ] (اِ) به معنی غرواش . برس : ای چو غرواس سبلتت کفک فشان چون شانه شوی دست خوش دست خوشان . سوزنی .در فرهنگهاغرواش آمده و در بیت سوزنی نیز غرواش به شین نقل شده است ، ولی در دو نسخه ٔ قدیم از دیوان سوزنی با سین مهمله است نه معجمه . رجوع ب...
-
جستوجو در متن
-
غرواش
لغتنامه دهخدا
غرواش . [ غ َرْ / غ ُرْ ] (اِ) لیف شویمالان وجولاهگان و کفش دوزان باشد، و آن گیاهی است که آن را مانند جاروب بندند و بدان آب و آهار و شوربا بر جامه ای که میبافند بپاشند. (برهان قاطع). گیاهی باشد که جولاهگان و کفشگران آن را به لیف کنند و دسته دسته بندن...
-
غرواشه
لغتنامه دهخدا
غرواشه . [ غ ُرْ / غ َرْش َ / ش ِ ] (اِ) لیف جولاهگان . (برهان قاطع). گیاهی است که جولاهان از او مالا (ماله ) کنند و دسته بندند و کفشگران نیز. (فرهنگ اسدی نخجوانی ). گیاهی باشد که جولاهگان و کفشگران آن را به لیف کنند و دسته و دسته بندند و بر روی چیزی...