کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
غرغرک پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
غرغرک
لغتنامه دهخدا
غرغرک . [ غ ِ غ ِ رَ ] (اِ) به قول بعضی غرغره همان غرغرک است . (از حواشی برهان قاطع چ معین ). رجوع به غرغره و غرغر شود.
-
جستوجو در متن
-
غرغرة
لغتنامه دهخدا
غرغرة. [ غ ِ غ ِ رَ] (ع اِ) یکی غِرغِر. (منتهی الارب ) (از اقرب الموارد). ماکیان حبشه یا ماکیان بیابانی . (از اقرب الموارد) . قسمی ماکیان . (دزی ). غرغر. غرغرک . رجوع به غرغر شود. || یکی غِرغِر. گیاه بهاری که در کوه روید. (از تاج العروس ).
-
غرغره
لغتنامه دهخدا
غرغره . [ غ ِ غ ِ رَ / رِ ] (اِ) نام مرغی است و بعضی مرغ خانگی و بعضی مرغ صحرائی را گویند. (برهان قاطع). مأخوذ از عربی (غرغر. غرغرة) است . بعضی کلمه را غرغرک ، از غرغر +ه (ک ، پسوند پدیدآورنده ٔ اسم از آوا) دانسته اند. (مجله ٔ ارمغان سال 12 شماره ٔ ...
-
ک
لغتنامه دهخدا
ک . (حرف ) حرف بیست و پنجم از الفبای فارسی و بیست و دوم از حروف هجای عرب و یازدهم از حروف ابجد و نام آن کاف است . و در حساب جُمَّل آن را بیست گیرند و برای تشخیص از کاف پارسی یا «گ » آن را کاف تازی و کاف عربی گویند، و آن از حروف مصمته و مائیه و هم از ...