کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
غربد پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
غربد
لغتنامه دهخدا
غربد. [ غ َ ب َ ] (ص ) دختری را گویند که چون به شوهر دهندش ، ظاهر شود که بکارت ندارد.(برهان قاطع) (آنندراج ). مصحف غرند = غرید است . غرود. (حاشیه ٔ برهان قاطع چ معین ). رجوع به غرند شود.
-
جستوجو در متن
-
غرید
لغتنامه دهخدا
غرید. [ غ َ ] (ص ) دختری را گویند که به شرط دوشیزگی به شوهر دهند و نباشد. (برهان قاطع). دختری که چون به شوهر دهند دوشیزه نباشد و به شرط دوشیزگی نگاه کرده باشند. (فرهنگ رشیدی ). غیر باکره . نادوشیزه (عروس ) : نرم نرمک چو عروسی که غرید آمده بودباز آنسو...