کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
نتایج زیر ناقص است. برای مشاهدهٔ موارد بیشتر روی دکمه کلیک نمایید. جستوجوی بیشتر
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
غدیر پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
غدیر صابری
لغتنامه دهخدا
غدیر صابری . [ غ َ ب ِ ] (اِخ ) دهی ازدهستان چارکی بخش لنگه ٔ شهرستان لار است و در 114هزارگزی شمال باختری لنگه در دامنه ٔ شمالی کوه بهمن قرار دارد جلگه و گرمسیر و مرطوب و مالاریائی است . سکنه ٔآن 273 تن و پیرو مذهب تسنن هستند و به زبان عربی وفارسی مح...
-
غدیر علیا
لغتنامه دهخدا
غدیر علیا. [ غ َ رِ ع ُل ْ ] (اِخ ) دهی است که در هشت فرسخ و نیم میانه ٔ شمال و مغرب چارک (دهی از دهستان حومه ٔ بخش خورموج شهرستان بوشهر) قرار دارد.
-
غدیر قلیاد
لغتنامه دهخدا
غدیر قلیاد. [ غ َ رُ ق َل ْ ] (اِخ ) ابن عبدربه در عقد الفرید غدیر قلیاد را یکی از ایام عرب ذکر کرده گوید: قبایل عرب از قطن بیرون آمدند تا به غدیر قلیاد رسیدند. از ایشان بنی عبس به سوی آب شتافت ولی آنان را از آب بازداشتند چنانکه نزدیک بود خود و چهارپ...
-
روز غدیر
لغتنامه دهخدا
روز غدیر. [ زِ غ َ ] (ترکیب اضافی ، اِ مرکب ) روز هیجده ذی الحجه که در نزد شیعیان بسیار محترم است . زیرا بعقیده ٔ آنان در چنین روزی بود که رسول اکرم در غدیر خم واقع در میان مکه و مدینه موقعی که از حجةالوداع بازمیگشت علی بن ابیطالب را به امامت منصوب ک...
-
قلعه غدیر
لغتنامه دهخدا
قلعه غدیر. [ ق َع َ غ َ ] (اِخ ) دهی است از دهستان نهرهاشم بخش مرکزی شهرستان اهواز، واقع در 20هزارگزی شمال باختری اهواز و کنار شوسه ٔ اهواز به سوسنگرد. موقع جغرافیایی آن دشت و هوای آن گرم سیری است . سکنه ٔ آن 120 تن ، آب آن از چاه و محصول آن غلات و ش...
-
خم غدیر
لغتنامه دهخدا
خم غدیر. [ خ ُ م ِ غ َ ] (اِخ ) غدیر خم . رجوع به غدیر خم شود.
-
واژههای همآوا
-
قدیر
لغتنامه دهخدا
قدیر. [ ق َ ] (ع ص ) توانا. (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء). ان اﷲ علی کل شی ٔ قدیر. (قرآن کریم ). || پخته در دیگ . (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء).
-
قدیر
لغتنامه دهخدا
قدیر. [ ق َ ](اِخ ) نامی از نامهای خدای تعالی . (ناظم الاطباء).
-
قدیر
لغتنامه دهخدا
قدیر. [ ق ُ دَ ] (ع اِمصغر) مصغر قِدر. دیگ کوچک . (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء).
-
جستوجو در متن
-
بحرم
لغتنامه دهخدا
بحرم . [ ب َ رَ ] (ع ص ) (غدیر...) آبگیر بسیارآب . غدیر بسیارآب . (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء).
-
آبگیرناک
لغتنامه دهخدا
آبگیرناک . (ص مرکب ) زمینی بسیار غدیر و آبگیر.
-
علی
لغتنامه دهخدا
علی . [ع َ ] (اِخ ) ابن غدیر. علی بن منصوربن مضرس بن قیس غنوی جزری ، مشهور به ابن غدیر. رجوع به علی جزری شود.
-
اغدرة
لغتنامه دهخدا
اغدرة. [ اَ دِ رَ ] (ع اِ) ج ِ غدیر، بمعنی نهر وآب که سیل سپس گذارد. غُدران . (از اقرب الموارد). رجوع به غدران و غدیر شود. ج ِ غدیر، یعنی گودال آب و آبی که سیل در زمین پست فروگذارد. مانند جریب و اجربه و نصیب و انصبه از جموع قله . (از معجم البلدان ).
-
بارب
لغتنامه دهخدا
بارب . (اِ) زراعتی را گویند که از آب رودخانه ، کاریز، غدیر و آبگیر حاصل شده باشد. (آنندراج ).