کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
غبارالحلبة پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
غبارالحلبة
لغتنامه دهخدا
غبارالحلبة. [ ] (ع اِ مرکب ) (قلم ...) از انواع خطوط است . نام قسمی خط عربی اختراع ذوالریاستین فضل بن سهل . (ابن الندیم ). و رجوع به غبار شود.
-
جستوجو در متن
-
ریاسی
لغتنامه دهخدا
ریاسی . [ رَ ] (ص نسبی ، اِ)منسوب به ذوالریاستین ، فضل بن سهل . (یادداشت مؤلف ). || خطی است اختراع فضل بن سهل ملقب به ذوالریاستین و آن چند قسم است : ریاسی کبیر. نصف ریاسی . ثلث . صغیرالنصف . خفیف الثلث . محقق . منثور. وشی . رقاع .مکاتبات . غبارالحلب...
-
غبار
لغتنامه دهخدا
غبار. [ غ ُ ] (ع اِ) گرد. (منتهی الارب ). رَنْد. (لغت محلی شوشتر). تم . مؤلف آنندراج آرد: بمعنی گرد، و مهتاب از تشبیهات اوست و بالفظ ریختن و زدن و نشستن و خواستن و گرفتن و افشاندن و رفتن و شستن و زدودن و ستردن و داشتن و برباد دادن و بلند شدن و شکستن...