کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
غاوشو پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
غاوشو
لغتنامه دهخدا
غاوشو. (اِ) آن خیار که برای تخم نگاهدارند. (فرهنگ اسدی ). رجوع به غاوش شود : زرد و درازتر شده از غاوشوی خام [ کذا ]نه سبز چون خیار و نه شیرین چو خربزه . لبیبی . شنگ . پاشنگ . (حاشیه ٔ فرهنگ اسدی نخجوانی ). || عاشقی که عشق او به درجه ٔ اعلی رسیده باشد...
-
جستوجو در متن
-
گاوشو
لغتنامه دهخدا
گاوشو. (اِ) غاوشو. خیار تخمی .
-
غاوش
لغتنامه دهخدا
غاوش . [ وُ / وَ ] (اِ) غاووش . غاوشو. در فرهنگ اسدی آمده : آن خیارکه برای تخم بگذارند تا بزرگ شود. (فرهنگ اسدی ). خیار بزرگی که برای تخم نگاهدارند. (برهان ) (انجمن آرا) (آنندراج ) : فالیزدولتت را چون وقت زرع باشداز پیکر مه و مهر آرد سپهر غاوش . شمس ...
-
پاشنگ
لغتنامه دهخدا
پاشنگ . [ ش َ ] (اِ) خوشه ٔ انگور. خوشه ٔ کوچک از انگور. چلازَه . زنگله . || چوب خوشه ٔ انگور یا چوب چلازه ٔ انگور. || خوشه ٔ انگوری که بجهت تخم نگاه دارند. (برهان ) : چو مشک بویا لیکنش نافه بوده زغژب چو شیر صافی پستانش بود از پاشنگ .عسجدی (از فرهنگ ...
-
باشنگ
لغتنامه دهخدا
باشنگ . [ ش َ ] (اِ) خوشه ٔ انگور آویزان ازدرخت را گویند عموماً. (برهان قاطع) (هفت قلزم ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء). خوشه ٔ انگور بود. (لغت فرس اسدی ). خوشه ٔ آویزان از درخت . (انجمن آرای ناصری ). خوشه ٔ انگور که برتاک باشد. (معیار جمالی ) : چو مشک ب...